به یک فرد که اینترپل در پی دستگیری وی است، تریبون داده تا سیامند معینی در ارتباط با حقوق بشر سخن بگوید. درست مانند اینکه هیتلر در مورد حقوق یهودیان و نقد جنگ سخنرانی کند!
سیامند معینی، سرکرده گروه ستیزهجو و مسلح پژاک که متهم به اقدامات تروریستی، اخاذی، کودکربایی، توزیع و تولید مواد مخدر، اخاذی و استفاده از کودکان و دختران زیر سن قانونی بهعنوان سرباز است، در جلسهای در پارلمان اروپا نکاتی را در مورد شراط داخلی ایران بیان کرده است. اینکه چطور پارلمان اروپا به یک فرد که سابقه اقدامات تروریستی در کارنامه خود دارد، اجازه صحبت میدهد از سوالاتی است که باید نهادهای اروپایی پاسخ آن را بدهند. در واقع یک نهاد رسمی در اروپا در اقدامی بر خلاف تمامی اصول حقوق بینالملل و ظواهر زندگی مدرن، به یک فرد که اینترپل در پی دستگیری وی است، تریبون داده تا سیامند معینی در ارتباط با حقوق بشر سخن بگوید. درست مانند اینکه هیتلر در مورد حقوق یهودیان و نقد جنگ سخنرانی کند!
اما فارغ از تناقض اقدامات اروپا- که همواره در نظامهای سیاسی غربی وجود داشته است- میتوان به بررسی سخنان معینی نیز پرداخت تا مسائل طرح شده توسط وی، تحلیل شوند.
۱) معینی تاکید کرده در پی «راهی دمکراتیک» بهسوی آینده است. سوال مهم این است که خود معینی در کدام فرایند دموکراتیک به قدرت رسیده است؟ کدام اعضای پژاک و در چه فرایند شفافی و در کدام محل و با چه میزان مشارکت، معینی را برای ریاست پژاک انتخاب کردهاند؟ آیا تاکنون در پژاک، انتخابات آزاد برگزار شده است؟ آیا پ.ک.ک و پژاک، سران خود را بر اساس شایستگی و در پروسه دموکراتیک، انتخاب میکنند؟ آیا اخاذی، استفاده از کودکان بهعنوان سرباز و ترور، اقدامی دموکراتیک برای آینده ایران است؟ آیا آینده، برای کودکان نیست؟ پس چرا پژاک با مسلح کردن آنها، آینده را نابود کرده است؟
۲) معینی مدعی شده است در ایران «زنان همچنان مورد حمله وحشیانه قرار میگیرند. امروز مسئله زنان بعنوان قدیمیترین مستعمره، همراه با مسئله ملیتها و خلقهای تحت ستم، بزرگترین مسایل در ایران و خاورمیانه هستند که بایستی آزادی، عدالت اجتماعی و دمکراسی را در سرمنشاء کارگفتاری قرار داد. امروز در ایران، زنان بطور اخص یک جامعه و یک پتانسیل مدیریت عظیم هستند که در درجه نخست از سوی نظام فاشیستی، ظالمانه طرد شدهاند». بله! وضعیت زنان در ایران، مناسب نیست. عدالت جنسیتی در مشاغل، قوانین و هرآنچه مرتبط با اجتماع بشری است، وضعیت مطلوبی ندارد. آزار خانگی زنان، وضعیت زنان پس از طلاق، وضعیت اشتغال زنان و… مناسب نیست. اما این شاخصها در پژاک چگونه است؟ زنان در پژاک، مورد تعرض قرار نمیگیرند؟ زنان در پژاک، حق تحصیل و ازدواج دارند؟ زنان در پژاک، برای چه باید در شرایط سخت کوهستانی، در غارهای غیراستاندارد، زندگی کنند و بر اثر بهمن، زندهزنده دفن شوند؟ عدالت اجتماعی و اقتصادی در کردستانات ایران، مطلوب نیست. آیا اخاذیهای پژاک تاثیری در این شرایط نامناسب نداشته است؟ چگونه گروهی کوچک با اعضایی اندک، این مشکلات را نمیتواند حل کند (یا نمیخواهد حل کند) اما برای کشور ۸۵ میلیونی برنامه و راهکار ارائه میدهد؟ پژاک در حدود ۲۰ سال گذشته، چه دستاوردی در حوزه زنان داشته است؟ زنان در ایران طرد شدهاند؟ پس چطور به قول معینی در صف اول مبارزه هستند؟ اگر طرد شدهاند، چگونه میلیونها زن و دختر ایرانی در سنین مختلف، در نقاط مختلف کشور از جمله در دانشگاههای کردستانات ایران میتوانند در دانشگاه، تحصیل کنند و استاد شوند و مقام مدیریتی کسب کنند؟ اگر زنان ایرانی طرد شدهاند، این تعداد ورزشکار و هنرمند زن ایرانی از اقوام مختلف در ایران، چگونه زنده هستند؟
۳) معینی در سخنرانی خود بر «دفاع مشروع و ذاتی علیه هرگونه سیاست خفقان و نسلکشی» تاکید کرده و همزمان گفته: «دفاعمشروع، خشونتگرایی نیست». اگر دفاع مشروع، نافی خشونت است؛ چرا گروه تحت امر معینی، مسلح است و در کوهستان حضور دارد؟ اگر معینی به عدم خشونت باور دارد، چرا اعضای این گروه پس از مرگ در مکانهای نامعلوم دفن میشوند؟ اساساً چه کسی به یک گروه مسلح که وابسته به گروه مسلح غیرایرانی است، حق دفاع مشروع را داده است؟ دفاع مشروع، حقی است برای دولتها در قبال تجاوز خارجی؛ آیا پژاک دولت است و سرزمینی را تحت کنترل دارد یا توسط کشورهای خارجی بهعنوان دولت ایران و نماینده قانونی مردم ایران، به رسمیت شناخته شده است؟ حتی سایر مخالفان کُرد جمهوری اسلامی از جمله حزب دموکرات کردستان هم پژاک را به رسمیت نمیشناسند! اگر دفاعمشروع خشونتگرایی نیست، چرا پژاک اسلحه خود را تحویل نمیدهد و اعضای کم سنوسال خود را آزاد نمیکند؟ آیا ترور و اخاذی از واحد تولیدی در نقاط مرزی، دفاع مشروع است؟
۴) معینی تاکید کرده است: «سیستم مطلوبنظر پژاک سیستمی مشابه جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان (کودار) است و حاضریم در یک سیستم همگانی خلقها و ملیتهای ایران جای گیریم. این را نیز جزو وظایف روشنفکری، اخلاقی و سیاسی خویش و همگان میدانیم زیرا تنها مطالبه جامعه ما است». سوال مهم این است که سیستم پژاک، اصولاً چیست؟ کدام اندیشمند و ناقد مطرح علوم سیاسی، جامعهشناسی سیاسی و اقتصاد سیاسی، و حقوق اساسی، آن را پذیرفته و توصیه کرده است؟ این سیستم در کدام جغرافیا، امتحان خود را پس داده و توانسته از اداره مشکلات یک جامعه متکثر در هزاره سوم پس از میلاد بر آید؟ این سیستم در کدام یک از کتب اصلی علوم سیاسی و جامعهشناسی سیاسی معرفی، تشریح، تحلیل و تبیین و نقد شده است؟ این سیستم، چه سیستم سیاسی است که فقط پ.ک.ک و پژاک و چند گروه مسلح آن را درک میکنند و در پی آن هستند؟
۵) معینی در سخنان بیاساس خود گفته است: «ارمغان ما برای همه خلقها «ملت دمکراتیک» است که میتوان با توسل به مبانی گفتمانی آن که همانا جامعه دمکراتیک- اکولوژیک مبتنی بر آزادی زن است، یک ملت دمکراتیک و یا یک فراملت دمکراتیک تشکیل داد». اصولا کسی این سخنان را درک میکند؟ آیا یک پژوهشگر مطرح در علوم سیاسی و جامعهشناسی سیاسی و حقوق اساسی (حتی مخالف جمهوری اسلامی و حامی پژاک) تاکنون توانسته متنی شفاف و ساده در تشریح این سخنان متوهمانه بنویسد؟ عبارت «جامعه دمکراتیک- اکولوژیک مبتنی بر آزادی زن» به زبان ساده یعنی چه؟ چرا آزادی زنان در پژاک، نمود عینی ندارد و صرفا در ترور و اسلحه و اسیر کردن زنان در اختیار یک عده فرصتطلب دروغگو خلاصه شده است؟ عبارت فراملت دموکراتیک، یعنی چه؟ یک نفر در آن جلسه حضور نداشته است که این سوالات را از سرکرده پژاک بپرسد تا دانش واقعی وی را محک بزند؟ چرا سران پژاک و پ.ک.ک و…. پیچیده سخن میگویند؟ چون در عرصه عمل و علم واقعی، حرفی برای زدن ندارند و صرفا با بیان عباراتی موهوم و پیچیده، سعی میکنند خود را دانشمند جلوه دهند.
پایانی: این عبارات و سوالات، بخشی از سوالات ساده افکار عمومی و فعالان سیاسیِ حقیقی از رئیس یک گروه مسلح است. این سوالات بارها و بارها مطرح شدهاند اما پژاک به جای به پاسخ، به اخاذی، ترور و سخنرانیهای بیحاصل و تجمعات چند ده نفرهی خود ادامه داده است. معینی به جای سخنرانی، یک بار به این سوالات باید پاسخ دهد.