محسن تنها ۱۶ سال سن داشت و مشغول به تحصیل بود، گاهی اوقات هم مشغول به کار کولبری بود.
نمی‌فهمنت که فشار بار می‌کشد؛ خودت را، غرورت را، کمرت را، جانت را می‌گیرد. همه را می‌گیرد؛ چه ذره ذره، چه یک‌جا فرقی نمی‌کند. چیزی ازت نمی‌گذارد بماند. زندگی‌ات می‌شود کول، له می‌شوی زیرش…
ویا اینکه در نهایت در دام فریب و دروغ افرادی مانند پ.ک.ک و پژاک گرفتار می‌شوی…
برادر محسن عراف زاده در مصاحبه با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران سفره دلش را باز کرد و از غم و اندوه خود و خانواده‌اش اینگونه تعریف کرد:
برادر من تنها ۱۶ سال سن داشت و مشغول به تحصیل بود، گاهی اوقات هم مشغول به کار کولبری بود.
هیچ وقت فکرش را هم نمیکردیم که محسن عضو همچین گروهی شود، چونکه داخل خانواده ما هیچ رویکردی نسبت به اینگونه احزاب نداشتیم.
اگر حتی یک درصد میدانستیم امکان دارد محسن هم چنین رویکردی داشته باشد ابدا اجازه نمی دانیم در مرز کار کند.
چند روزی از محسن بی خبر بودیم، ما احساس می کردیم که مشغول به کار خودش است تا اینکه یکی از اقوام ما که اهل کردستان عراق بودند و پسر او هم با محسن کار میکرد با ما تماس گرفت و گفت محسن و پسرش با یکدیگر عضو پ.ک.ک شده اند.
بعد از این خبر شوکه کننده پدرم چندین و چند بار به مناطق و مقرهای مختلف پ.ک.ک رفت تا خبری از محسن پیدا کند، البته در اوایل منکر حضور برادرم بودند تا اینکه در نهایت اقرار کردند که محسن به عضویت آنها در آمده است اما گفتند هیچ راهی برای بازگشتش نیست.
مدتی گذشت و تمام خانواد در غم دوری محسن به سر می بردیم تا اینکه این غم دوری تبدیل به غم کشته شدنش شد. هیچکس هیچ تماسی با ما نگرفت و خبری از جزئیات کشته شدنش به ما نداد تنها یک شب از طریق رسانه های وابسته به پ.ک.ک عکس و مشخصات محسن را به عنوان کشته شده در شهر وان ترکیه اعلام کردند. البته چگونگی کشته شدنش را هم در اخبار اعلام نکردند، دوباره به کردستان عراق رفتیم تا خبر دقیقی از نحوه کشته شدن برادرم پیدا کنیم اما هیچ جوابی به ما ندادند و نگفتند به چه صورت کشته شده است!
تمامی این مسائل به کنار مهمترین اصل این بود که نه جنازه ای به ما نشان دادند و نه حتی مزاری را که باور کنیم محسن کشته شده است. آیا واقعا حقیقت دارد یا خیر؟! اگر حقیقت داشته باشد سوال اول این است که چرا در یکی از شهرهای کشور ترکیه کشته شده است که ربطی به ما ندارد؟ سوال دوم اگر واقعاً این اتفاق افتاده است پس چرا جزئیات کشته شدنش را به ما ندادند؟!
سوال سوم مزار برادر من کجاست؟!
اینها سوالاتی بود که عناصر پ.ک.ک و پژاک هیچگاه به آن جواب ندادند.