دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در ادامه گفتگوهای مستمر خود با خانواده قربانیان جنایات گروه پ ک ک/ پژاک با پدر «ناصر علیزاده» یکی دیگر از قربانیان گفتگویی را ترتیب داده است.
ناصر فرد جوانی که از سال ۱۳۹۸ به عضویت پژاک در آمد، متولد ۱۳۷۱ و اهل روستایی از توابع قطور خوی بود که در نهایت خانواده وی از طریق اقوامشان که از شبکه های مجازی خبر کشته شدن وی را دیده بودند، از سرنوشت فرزندشان مطلع می شوند.
بنا به گفته اکثر خانواده ها، پژاک معمولا به آنها فشار آورده که چرا با رسانه ها در خصوص فرزندانشان گفتگو کرده اند، تا بلکه آنها بتوانند در سایه سکوت رسانه ای، کماکان به «نقض حقوق شهروندان کردی» ادامه دهند.
شاید بتوان فریب نوجوانان، جوانان و البته کودکان کُرد و سپس مسلح کردن و استفاده از آنها برای اغراض و منافع رهبران گروه های شبه نظامی چون پژاک و پ ک ک را تنها دستاورد و هدیه مدعیان دفاع از حقوق مردم کُرد دانست.
در واقع این اقدامی ناقض حقوق بشری است که این گروه ها به طور مستمر به انجام آن اصرار می ورزند.
متن کامل گفتگو به شرح زیر است:
سال ۹۸ بود که ناصر با وجود آنکه ازدواج هم کرده بود از ما جدا شد و آنطور که ما می دیدیم دلیلش وجود برخی مشکلات با همسرش بود.
این مشکلات به نحوی بود که نه خودش با ما حرفی از آن می زد و نه همسرش و حتی به دلیل این مشکلاتی که داشتند همسرش با قهر به خانه پدرش رفته بود.
ناصر هم در آن دوران با ما قهر بود و حتی برای کار مدتی را به تبریز و سلماس رفته بود و یکی دو ماهی را هم در خانه عمه اش مشغول فرش بافی شده بود.
بعد از این ماجراها بود که گویا با پسر عمه اش به اشنویه برای کاری می روند و پس از مدتی هم شنیدیم که از آنجا به گروه پ ک ک ملحق شده است.
در واقع ناصر در این مسیر با دو نفر همراه بوده، یکی پسر عمه اش به نام «تقسیم درویشی» و دیگری هم یکی از دوستانش به اسم «رحیم موسی لو».
دو سال پیش هم از عراق با ما تماس گرفتند و گفتند که ناصر پسرت در قندیل فوت کرده است.
ادامه ابهام در سرنوشت ناصر علیزاده و سکوت رسانههای پ.ک.ک و پژاک
البته ما نمی دانیم که ناصر با گروه پ ک ک کار می کرده یا جای دیگه، ولی تصویرش را در یکی از شبکه های کردی منتشر و گفتند که مرده است.
حقیقت این است که به دلیل آنکه ما هیچ شناختی از پ ک ک نداشتیم، دیگر سراغش را نگرفتیم و از آنها پیگیری نکردیم. در واقع در آن تماس تلفنی به ما گفتند که می توانید بیایید و جنازه پسرتان را ببینید ولی ما گفتیم نمی توانیم و تا الان هم نرفتیم.
همانطور که گفتم، پسرم زن و بچه داشته و با این وجود از ما جدا شد.
امروز فرزند ناصر چهار سالش شده و همسر ناصر هم بعد از اینکه در اخبار یکی از این شبکه های کردی از فوت همسرش مطلع شد و هم اینکه به واسطه تماسی که با ما از عراق گرفتند و خبر از فوتش دادند، راهی خانه پدرش شد.