پژاک اراده سیاسی و نظامی از خود ندارد/«ریزان جاوید» کیست؟

دیدبان حقوق بشر کردستان ایران با تعدادی از اعضای سابق گروه پ ک ک و بیان برخی موارد در خصوص فرماندهان آن گروه از جمله «لیلا عفرین»، «حسن محمودی»، «شورش بوکان»، «اوین سنه»، «دلخواز بینگول»، «ذلکیف»، «آزاد هوراز» و «بوزان تکین»، «علی حیدر قیطان»، «مظلوم عبدی» برخی دیگر از اعضای جدا شده از پ ک ک/ پژاک با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران تماس گرفته و خواهان بیان مطالب بیشتری در این راستا شدند.

گفتگوی پیش روی نیز در خصوص یکی از فرماندهان آن گروه به نام «ریزان جاوید» است که در مورد وی، با یکی از اعضای جدا شده آن گروه به گفتگو پرداختیم.

متن کامل گفتگو به شرح زیر است:

در ابتدا خودتان را معرفی بفرمائید.

من سرکوت هستم اهل ماکوو سابقا عضو پ ک ک بودم و امروز دیگر زندگی عادی خود را دارم.

از نحوه جذب ریزان در گروه بگویید، از خلقیات یا دیگر ویژگی های بارزی که داشت.

ریزان جاوید اهل مهاباد و سنی مذهب است، او دو خواهر ودو برادر دارد و در مناطق حاشیه ای مهاباد در سال ۷۳ میلادی مصادف با ۱۳۵۲ شمسی بدنیا آمده است.

شکل دهی هر شهر یا منطقه در کردستان ایران فرق می کند، تاثیرات جغرافیایی و سیاسی گذشته بر آن منطقه. بلند پروزای، خودشیفتگی و کوچک دیدن اطرافیان در ذهن رهبران پژاک که از مهاباد بودند از همین طرز یا شکلدهی شخصیتی نشات می گرفت.

خواسته رفتن به اروپا و غرق شدن در سیستم سرمایه داری در رهبران عضو پژاک که از مهاباد بودند به وفور دیده میشد، از جمله برادر فواد بریتان که در حال حاضر در تلویزیون ایران اینترنشنال و ….

در سال ۲۰۰۰ تقریبا بعد از اسارت اوجالان توسط ترکیه، ایران اجازه اعتراض در خصوص این موضوع را به مردم داده اما در نهایت غربی ها خواستند از آن امتیاز بگیرند وبقیه را که همه میدانیم.

ریزان یک سال بعد ازآن جذب گروه شده بود، او ادعا میکرد دانشجو بوده اما انچه در خلقیات و تفکر او دیده میشد، موضوعات مذهبی بود درست شبیه به پدرش که یک اخوند بود. او تقلیدی از پدرش بود و در مصاحبه های او اگر نگاه کنید سعی میکند تقلیدی از رهبران پ ک ک باشد مثلا در زمان تاسیس کودار با ۀن دستمال دور گردنش تلاش کرد شبیه به جمیل باییک باشد.

از سیر حرکتی او در گروه برای ما بگویید.

کلا رهبران پ ک ک انسان هایی هستند که جبهه و جنگ را ندیده وحتی نزدیک آن نرفته اند، انسانی که در جنگ نبوده مطمنا صاحب تجربیات هم نیست و به اجبار از شحص دیگری الگو گرفته و ازآن تقلید می کند.

در سال هایی که من ریزان را شناختم شاید هیچگاه اسلحه دستش ندیدم مگر جهت مراسماتی که لازم بود.

او در ابتدا در گمرک کار میکرد در جمعی ۵ نفره وسپس به مطبوعات پژاک آمد ودر سال ۲۰۰۷ بعد از کشته شدن خدر خرنگه ورق برگشت.

مزدک وبریار واگری شاهو انان در صدر جدول بودند او با محافظه کاری با هر کسی که در قدرت بود ارتباط برقرار می کرد و برای دیگر اعضا مشکل ایجاد می کرد.

ریزان در سال های ۸-۲۰۰۷ در قسمتی مشغول بود که وسایلی مربوط به موتور برق آنجا بود. او با هزینه پژاک سعی کرده بود توربین آبی تهیه کند تا برق داشته باشد.

در واقع ریزان مسئول روشن خاموش کردن توربین ها وتعمیرات آنها بود.

مثل آن است که شما سرنوشت ملتی را به مکانیک ماشین بدهید که آن را هم نداند!

او حتی قطعات را نمیشناخت و در کل می توان گفت آن سال ها برای ریزان وقت گذراندن یا به تعبیری «بخور وبخواب» بود.

بعد از ورود «اگری شاهو» او هم حس قدرت طلبی پیدا کرد مزدک به اروپا رفت وبریار هم در آموزش بود.

به طور کلی سالها در پژاک جناح بندی، منطق گرایی و تفاوت میان زبان ها و دیگر اختلافات وجود داشت.

در همین خصوص اگر دقت کنید جمیل کم کم قدرت را به کرمانج زبان های خودی میدهد نه سورانها.

جناح بازی وگروه بندی در پژاک هنوز هم وجود دارد و البته حس قدرت طلبی در میان اعضا و مخصوصا ریزان هم وجود دارد.

ریزان با کمک مزدک وچندین عضو ساده، در مجلس پژاک جا گرفت اما در نهایت دشمن مزدک هم شد چون مسله قدرت بود. تقریبا از زیر کار میکرد اما در ظاهر محافظه کار بود.

 خاطره ای از او دارید.

بله خاطره زیاد است اما در حد یک خاطره برایتان بگویم. یکبار رادیوی من خراب شده بود و برای تعمیر بردم و به ریزان تحویل دادم، اما دیگر از گرفتن رادیو پشیمان شدم چون یک سیمش قطع شده بود و رادیوی باطری را به برق توربینی زده بود.

با توجه به اینکه مدت زمانی را در پ ک ک بودید، از رویکرد و سیاست این گروه چه تحلیلی دارید؟

بار دوم او را در تلویزیون دیدم و گویا ریاست مشترک کودار شده بود. جالب است که رهبران پژآک در هیچ ارگان نظامی و یا منطقه عملیاتی نمانده و نتوانسته اند بمانند و ریزان نیز یکی از آنها بود که مایه تعجب من شده بود.

بار آخر او را دوباره در تلویزیون و در فرماندهی «ی ر ک» دیدم گویا لازم شده هم وزنش را کم کند و هم تجربه بگیرد و از این حالت دستور دادن و امر کردن بیرون آید و خود نیز وارد میدان نظامی شود.

در بالا هم گفتم تقلید از رهبران پ ک ک از جمله «جمیل و مراد» در ریزان دیده میشد.

 آیا می توانید دیدگاه ریزان جاوید در مورد زنان و ایدئولوژی زن در پ ک ک  توضیح دهید؟

ریزان با زنها هم سر سازگاری نداشت من تعجب کردم او ریاست مشترک «کودار» با «زیلان تانیا» شده بود چون زیلان «آ پولتیک» بود وشاید دلیل پایین افتادن او از این پست هم همان زنها وزیلان بوده باشند البته او نگاه خانوادگی هم به زن داشت.

کوچک دیدن زن ها هم از دیگر ویژگی های ریزان بود، همانطور که در بالا هم توضیح دادم تاثیرات محیط خانواده و شهر ریزان قسمتی از این جریان می باشد که در شکلدهی شخصیت او تاثیرگذار بوده است.

یا شاید تنفر او از زن به دلیل رفتار غیر اخلاقی دختر عمه او در پژاک بود.(روژ مهاباد)

در پ ک ک وپژاک زن به عنوان وسیله نه مرکزیت وایدیولوژی وفلسفه به کار گرفته میشود.

چه در پژاک آن دوران وچه در کودار همیشه اعضا ورهبران پ ک ک سکاندار بودند، آنها فرم وشکل بازی بوده و هستند و هیچ ارده سیاسی ونظامی از خود ندارند.

شاید آنها از داخل تصمیم می گیرند اما در نهایت رای قطعی را باید «جمیل باییک» و«بسه هوزات» بدهند.

حالا دیگر بی اعتمادی به اعضای ایرانی از روز اول تا به حال بوده و هست. برای همین در حال حاضر هم اعضای رهبری پ ک ک مسلط بر رفتار و تصمیمات پژاک و کودار و رهبران آن هستند.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید