متعاقب انتشار گفتگوی دیدبان حقوق بشر کردستان ایران با تعدادی از اعضای سابق گروه پ ک ک و بیان برخی موارد در خصوص فرماندهان آن گروه از جمله «لیلا عفرین»، «حسن محمودی»، «شورش بوکان»، «اوین سنه»، «ذلکیف» و «دلخواز بینگول»، برخی دیگر از اعضای جدا شده از پ ک ک/ پژاک با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران تماس گرفته و خواهان بیان مطالب بیشتری در این راستا شدند.
گفتگوی پیش روی نیز در خصوص یکی از فرماندهان آن گروه به نام «حسین شهبازی» است که در مورد وی، با یکی از اعضای جدا شده آن گروه به گفتگو پرداختیم.
متن کامل گفتگو به شرح زیر است:
لطفا در ابتدا خودتان را معرفی کنید.
بله، کد من سالارهست و اهل کرمانشاه هستم و در سال ۲۰۱۲ از «پ ک ک» فرار کردم.
از «حسین شهبازی» برای ما بگویید، اهل کجا بود و چگونه به عضویت آن گروه درآمد؟
شخص مذکور اهل ایلام بود وکد او «عگید روژهلات» و از جمله اعضای ایرانی که در سال ۲۰۰۷ جذب شده بود به حساب می آمد.
او قبلا در ایلام وروستایش مشکلات حقوقی داشت وبه همین دلیل فرار کرده بود وبه پرداخت دیه و تحمل زندان محکوم شده بود.
او مشغول به چوپانی بود وکارگری با سطح سواد سوم راهنمایی بود.
شاید خودتان نیز میدانید پ ک ک جای افرادی است که دیگر در جامعه جایگاهی ندارند وبیشتر اعضای آن به دلایل و نواقصی که در ابعاد اجتماعی، اقتصادی وشخصیتی از آن برخوردار بودند جذب آن شده یا مانند حسین شهبازی مشکلات حقوقی داشته واز قانون فراری هستند.
از مسیر و چگونگی پیشرفت حسین شهبازی در گروه برای ما تعریف کنید.
بله، ببینید اختلافات درون سازمانی پ ک ک وپژاک بر همگان آشکار است، حذف مخالفان و ایجاد گروه هایی مانند جاسوس برای خود وگروه گرایی ومنطقه گرایی.
حسین شهبازی یک عضو ساده اهل ایلام بود و شاید اعضای ایلامی هنوز هم انگشت شمارند، اما پژاک وپ ک ک والبته گروه گرایی ریوار ودر این اواخر مظلوم هفتن، تلاش می کنند تمامی اعضای کرمانشاهی وایلامی را در پژاک نگه داشته وصاحب رتبه کنند و از آنها در قندیل ونزد جمیل و دیگران تعریف کنند.
حسین پس از پنج سال تازه توانسته بود در آموزش ابتدایی مسئول ورزش باشد بعد از درگیری قندیل او را از پژاک بیرون کردند و در«ه پ گ» در اواخر سال ۱۴۰۰ شمسی در متینا کشته شد.
این یک واقعیتی است که «پ ک ک» دچار کمبود نیروی مناسب برای مناصب فرماندهی است.
حسین را فرمانده یک قسمتی از منطقه متینا کردند، در حد دو تپه یا یک «تابور» به اصطلاح فارسی گروهان ۱۰ نفره.
خاطره ای از او به یاد دارید.
بله، البته من کلا زیاد حرف نمیزدم و وقتی به پژاک فرستاده شدم فقط نگاه میکردم که پژاک چیست؟
پژاک دست بچه ها وبچه ها از سوی پدر بزرگ (جمیل باییک) از قندیل راهنمایی و هدایت میشدند. دو یا سه نفر از «ک ج ک» به عنوان مامور نظارت بر کنترل عملکرد پژاک حضور دارند از جمله رضا التون که این امر نیز به دلیل بی اعتمادی به اعضای ایرانی و کوچک شمردن آنهاست.
«حال عگید» در زمان در گیری های قندیل مسئول اطلاعات پژاک شده بود، موضوعی را که نه بلد بود ونه میدانست چیست.
در «پ ک ک» هیچ چیز جای خود ندارد ومقایس ارزش انسان ها به بله گفتن است واعتراض وانتقاد نکردن به موضوعاتی که می بینی والبته قبول داشتن همه مسائل آنجا و فکر و ایده ای که آنها به آن معتقدند.
در درگیری های سال ۲۰۱۱ مابین ایران و پژاک دو مرتبه پژاک آتش بس اعلام کرد وتسلیم ایران شد، در آن زمان حسین مسئول اطلاعات گروه بود و به جای گرفتن اطلاعات از طرف مقابل، اطلاعات داده بود. به خیال خودش از روستاییان که قاچاق گازوئیل می کردند اطلاعات گرفته اما برعکس.
بعد از کشته شدن «سمکو» وتسلیم کردن قندیل به ایران مهره «مظلوم وریوار» بیرون رانده وتلفنش که حتی با خانواده اش هم در تماس بود از او گرفته شد.
در روستای «ماردوه» در دهانه غاری اتاقی برای خود دست و پا کرده بود.
سیاست حسین این بود که اطلاعات را از کسانی که نفت وگازوییل از ایران به عراق وارد میکردند، دریافت کند.
باتوجه به سابقه حضور شما در «پ ک ک» نظرتان در خصوص این گروه چیست؟
ببینید به صورتی کلی اینطور می شود که پ ک ک/پژاک وهر گروه کردی که ادعای کار کردن برای کردها را دارند، در واقع در حال بازی با جان ومال مردم کُرد هستند و ادعاهای آنها دروغ است.
چیزی بنام آزادی، دمکراسی و ضد سرمایه داری وجود نداشته و ندارد و مصداق بارزش هم در سوریه و گروه «ه س د» قابل مشاهده است.
پ ک ک محیط انتقاد پذیری ندارد و اگر مخالفتی داشته باشید شما باید حذف شوید. در واقع این گروه حق انتخاب را از انسان ها میگیرد و قربانیان اصلی سیاست آنها،کودکان و بعد خانواده هایشان هستند.
افراد باسواد و انتقاد گر جایگاهی ندارند اما بی سوادها و آنهایی که چشم پوشی می کنند در رأس قرار دارند.
پژاک شاخه ای از پ ک ک است و چیزی بنام اسقلال گروهی و مستقل بودن نداشته و نخواهد داشت.
در این گروه اعضای ایرانی کوچک و غیر قابل اعتماد هستند.
شاید خیلی ها بگویند مثلا «فواد بریتان» رهبر کودار است و «سیامند معینی» رهبر پژاک اما این ظاهر قضیه است، آنها بدون اجازه جمیل حق آب خوردن هم ندارند.
بنابراین، نباید مردم فریب ظاهر پ ک ک و شاخه های آن را بخورند، اگر دقت کنید همه آنها مانند هم هستند و حتی جملات و کلمات آنها نیز شبیه به یکدیگر است، تفاوتی نباید باشد، یعنی تفاوت فکری ضد افکار دیکتاتوری آنها است.