چرایی خودسوزی دختری که تحقیر شد/«لیلا والی حسین»که بود؟

لیلا والی حسین با کد «ویان جاف» دختری از کردستان عراق که سال اول دانشگاه درس میخواند و در سال ۹۸ که «پ چ د ک» در کردستان عراق مشغول به سازماندهی خود بود و زیر چتر پ ک ک فعالیت می کرد، با این گروه اشنا می شود.

او در ابتدا به مانند تمامی کودکان فریب خورده کُرد که وعده های پ ک ک را باور می کند و جذب آنها می شود.

فرماندهان پ ک ک که از لحاظ تحصیلات دارای سطحی پایین هستند، اعضای تازه وارد وتحصیل کرده خود را مورد تمسخر وحقارت قرار داده و آنها را روشنفکر می خوانند، گویی جنگیدن وکشتن انسان ها اقدامی بهتر از تحصیل است.

لیلا در همان ابتدا تحت فشارهای روحی وروانی فرماندهان بیسواد پ ک ک قرار داشت وهمه در تلاش بودند تا او را با سن کمی که داشت به کارهای سنگین وا دارند وبا بر دوش نهادن اسلحه بر شانه هایش غرور او را شکسته ومانند خود کنند.

لیلا تحت تاثیرات مخرب رفتارهای غیر انسانی فرماندهان آن گروه و مخصوصا زنها که همجنس او بودند وادعای آزادی زن را داشتند قرار گرفته بود و به همین دلیل دچار افسردگی شده بود.

او که فردی تحصیل کرده بود، بعکس دیگر اعضای زن گروه که در راس فرماندهی قرار داشتند ودارند از جمله «سکینه باتمان» تمایل داشت با تمام اعضا گفتگو داشته باشد، اعم از مردان و زنان.

اما بر اساس این رفتارها او را ضعیف النفس دانسته و برچسب هایی را به وی زدند.

آنها در گروه کاری می کنند که فرد از زندگی شخصی وآرزوهایش به اجابر دل بکند، فرد را از خانوادش دورو بی اطلاع نگاه می دارند و این رویه معمولی است که پ ک ک بر سر دیگر کودکان کُرد نیز آورده ومیاورد.

لیلا از حالت انسانی به در شده بود تا جاییکه آرزوی مرگش را داشت و شاید بتوان گفت روانی ومریض شده بود.

لیلا در زمانی که عثمان از گروه جدا شد تنها زن کُرد کردستان عراق بود که در پ ک ک باقیمانده بود چرا که دیگر اعضای کرد عراقی به همراه عثمان از پ ک ک جدا شدند، لذا پ ک ک با رتبه و مقام خواستنند که لیلا را نگهدارند.

لیلا که به دختری ناامید اززندگی تبدیل شده بود، دیگر برایش مرگ یا زندگی مهم نبود.

یکی از شب ها پس از آنکه درهمان روز لیلا با کد «ویان» در جلسه ای مورد تمسخر وتهدید قرار میگیرد، در ساعت تماشای اخبار تلویزیون، تنها به اتاقی میرود وبا خوردن بنزین وریختن آن بر سر و روی خود برای همیشه به این زندگی نا امیدانه پایان می دهد.

علت خود کشی لیلا را می توان تهدید به فرستادنش به سمت ترکیه از سوی پ ک عنوان کرد که وی به این موضوع معترض بود.

شاید لیلا در آن سالها که پ ک ک  در کابوس بود تنها زنی بود که به دفعات از رهبران کنونی پ ک ک انتقاد می کرد.

او اهل کردستان عراق بود و مانند پژاک که ادعا دارد دشمن ایران است اما برای پ ک ک نیرو جذب میکند، «پ چ د ک» نیز همان نقش را در کردستان عراق ایفا می کند.

لیلا خود سوزی کرد و مُرد، پ ک ک برای اینکه وانمود کند این خودسوزی دلیلش دیدن اوجالان و نرسیدن به آروزیش بود.

آن سال ها پ ک ک مشکلات داخلی فراوانی داشت و عثمان نیز که از گروه تازه جدا شده بود، به همین دلیل آنها خواستند از خودکشی لیلا به مانند نمادی استفاده کنند، گویا او در برابر خط راست گرا در پ ک ک این کار را کرده است، خط راست گرا منظور خط عثمان اوجالان بود.

حال سوالی پیش می آید که چرا و چگونه انسانی با ویژگی های لیلا سرانجام کارش به خودکشی می رسد؟

در آن گروه چگونه با وی رفتار کردند و تحت چه فشار روحی و روانی قرار گرفته بود که به این اقدام هولناک دست زد؟

این سوال را باید از«مراد قره ییلان» سوال کرد چرا که در آن سال ها مسئول ایالت بوتان بود.

مراد قره بیلان برای سرپوش گذاشتن بر اقدام لیلا در جلسه ای گفت که این خودسوزی و برگرداندن جنازه لیلا به سلیمانیه به اندازه ده سال کار سازماندهی ارزش دارد، یعنی حتی از مُرده لیلا هم به نفع خود استفاده می کردند.

امروز و در ادامه آن رفتارها، پ ک ک لیلا را قهرمان و ملیتان حقیقی آپو می نامند و هر ساله مراسمی برای بزرگداشت او برگزار می کنند.

پُر واضح است که اهداف سیاسی در ورای خودکشی لیلا نهفته بود، چرا که خودکشی این دختر شبیه هیچ یک از خودکشی های دیگر در پ ک ک نبوده است.

اگر به دلیل سواستفاده های سیاسی از مرگ لیلا نبود، همان لقب شهید و قهرمان را هم به وی نمی دادند، چرا که در آن سال ها پ ک ک خود از خودشکی های داخلی به تنگ آمده بود.

اما آیا فقط میتوان گفت که لیلا قهرمان پ ک ک بوده؟! پس هزاران کودکی که مانند لیلا ربوده، جذب وکشته شدند تکلیفشان چیست و چه جایگاهی نزد رهبران پ ک ک دارند؟

به هر حال این رویه معمول پ ک ک بوده که همواره سعی داشته برای بزرگ نشان دادن خود، برخی اعضایش را قهرمان نشان دهد.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید