هزاران پسر و دختر بهعنوان سرباز، آشپز، جاسوس و غیره در درگیریهای مسلحانه در سراسر جهان بهکارگرفته میشوند.
یکی از حقوق مهم کودکان، لزوم ارتباط و زندگی آنها با والدین خود است تا حمایتهای عاطفی و مالی و غذایی لازم را به واسطه حضور در خانواده، دریافت کنند. در واقع، کودکان باید بتوانند با والدین خود زندگی و با آنها ارتباط برقرار کنند، مگر اینکه عوامل خاصی نشان دهد که دولت باید در محیط خانواده مداخله کند، مانند سوء استفاده از کودکان یا اینکه والدین کودک از هم جدا شده باشند. لذا میتوان گفت کلیه تصمیمات جدایی فرزندان از والدین باید توسط مقامات ذیصلاح اتخاذ شود. اما کودکان بهکارگرفته شده توسط نیروها و گروههای مسلح، از این حق بیبهره هستند. کودکانِ سرباز، عمدتا دور از خانواده هستند و ممکن است هرگز دیگر به کانون خانواده بازنگردند.
هزاران پسر و دختر بهعنوان سرباز، آشپز، جاسوس و غیره در درگیریهای مسلحانه در سراسر جهان بهکارگرفته میشوند. بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲، بیش از ۱۰۵۰۰۰ کودک برای به کارگیریبه عنوان سرباز از سوی طرفهای درگیر استفاده شدند، اگرچه تعداد واقعی موارد بسیار بیشتر از این تعداد است. این پسران و دختران که اغلب بهعنوان «سرباز کودک» شناخته میشوند، از اشکال گستردهای از استثمار و بدرفتاری رنج میبرند که با این اصطلاح بهطور کامل قابل درک نیست. طرفهای متخاصم از کودکان نه تنها به عنوان جنگجو، بلکه به عنوان پیشاهنگ، آشپز، باربر، نگهبان، پیامرسان و غیره استفاده میکنند. بسیاری از آنها، به ویژه دختران، نیز در معرض خشونت مبتنی بر جنسیت قرار دارند.[۱]
کودکان به دلایل مختلف عضو نیروها یا گروههای مسلح میشوند. برخی از آنها توسط افراد مسلح ربوده، تهدید، اجبار یا کنترل میشوند. برخی دیگر به دلیل فقر مجبورند برای خانواده خود درآمد ایجاد کنند. استفاده از کودکان توسط نیروهای مسلح نقض شدید حقوق کودک و قوانین بینالمللی بشردوستانه است. اما آنچه که در این میان کمتر مورد توجه قرار میگیرد، جدایی از خانواده و آسیب روحی و روانی به کودکان است. کودکان با جدایی از خانواده، استرس وصفناپذیری را در هنگام جدا شدن از عزیزانشان متحمل میشوند. جدایی، سلامت روان، سلامت جسمی و رشد کودکان را تضعیف و آنها را در برابر خشونت، استثمار و سوء استفاده آسیبپذیر میکند.
کودکان در حالی در میان افراد مسلح زندگی میکنند که اشکال غیرعقلانی خشونت را تجربه میکنند. ممکن است از آنها خواسته شود که در مراسم آموزشی یا تشریفات آزاردهنده شرکت کنند، مجبور به انجام کار خطرناک شوند یا در نبردها با خطر مرگ، آسیب مزمن و ناتوانی مواجه شوند. همچنین ممکن است شاهد، یا مجبور به شرکت در شکنجه و قتل شوند. این در حالی است که کنوانسیون حقوق کودک به صراحت تاکید کرده که «کودکان نباید از والدین خود جدا شوند، مگر اینکه به درستی از آنها مراقبت شود». همچنین این کنوانسیون تاکید کرده که دولتها باید جلوی خروج کودکان از کشور را در مواردی مانند آدمربایی و خروج بدون موافقت والدین بگیرند.[۲]
لذا میتوان گفت کودکسرباز، فارغ از آسیبهای متعدد، یک نقض آشکار کنوانسیون حقوق کودک است؛ زیرا کودک را از خانواده جدا و ارتباط دو طرف را بر خلاف کنوانسیون حقوق کودک، کاملاً قطع میکند. طرفهای متخاصم در درگیری، کودکان را از تغذیه و شرایط زندگی سالم محروم میکنند یا آنها را در معرض مصرف مواد مخدر قرار میدهند که پیامدهای قابل توجهی برای سلامت جسمی و روحی آنها خواهد داشت. این تجربیات تلفات سنگینی بر روابط کودکان با خانواده و جوامع خود میگذارد.
در واقع، کودک معتاد، حتی پس از پایان جنگ نیز مورد پذیرش خانواده قرار نمیگیرد. چون کودکانی که توسط افراد مسلح بهکار گرفته شدهاند، ممکن است توسط خانوادهها و جوامع مورد سوء ظن قرار گیرند و یا کاملا طرد شوند. برخی از کودکانی که سعی در بازگشت به جامعه دارند با سوء ظن نگریسته میشوند یا کاملاً طرد میشوند، در حالی که برخی دیگر ممکن است برای سازگار شدن با جامعه با مشکل مواجه شوند. روانپریشی میتواند پردازش و بیان شفاهی تجربیات را برای کودکان دشوار کند، بهویژه زمانی که از واکنش مردم میترسند. علاوه بر این، خانوادهها و جوامع ممکن است بر اثر چالشها و آسیبهای ناشی از درگیری، در پذیرش کودکانی که به خانه بازمیگردند مشکل داشته باشند. بدین ترتیب میتوان گفت که هر نوع استفاده از کودکان بهعنوان سرباز، خلاف کنوانسیون حقوق کودک است و نقض آن محسوب میشود. در این میان، نقش دولتها برای نظارت بر گروههای مسلح بسیار حائز اهیت میباشد.
[۱]. https://www.unicef.org/protection/children-recruited-by-armed-forces
[۲]. https://www.unicef.org/child-rights-convention/convention-text-childrens-version