اینکه بارها در خصوص سیاست استفاده از کودکان و افراد کمتر از ۱۸ سال توسط نیروهای پ ک ک/پژاک در قالب کودک سرباز گفته ایم به دلیل تکرار و استمرار این روند و البته آسیب های زیادی است که متوجه آن افراد و همچنین خانواده های آنها می کند.
زندگی امثال «مهران امانی» که از سن ۱۶ سالگی وارد گروه پژاک شده اند و فراز و نشیب هایی که طی کردند می تواند چراغ راه بسیاری دیگر از نوجوانان و جوانان کُرد ایرانی باشد که مبادا زندگی خود و خانواده اشان را به نحو تاسف آوری تباه سازند.
با دقت در سرگذشت و چگونگی عضویت افرادی چون مهران امانی می توان به این مهم پی برد که تا چه اندازه نقش و جایگاه خانواده ها در جلوگیری از چنین پیامد شومی (عضویت در گروه های شبه نظامی کُردی) موثر است.
خانواده ها می توانند در مدیریت رفتار میان خود و گرم نگهداشتن کانون خانواده، مانع از پیشامدهای منفی در آینده شوند که البته در این مسیر نقش «مسئولین فرهنگی استانی» و مراکز آموزشی از جمله مدارس نیز بسیار قابل توجه و اساسی است.
اگر مهران امانی در زمانی که تصمیم به عضویت در گروه را به دلیل مشکلات خانوادگی و البته نشان دادن استقلال خود به پدرش (به زعم خودش البته) گرفته بود، با یک بزرگتر مشورت انجام میداد، حتما شاهد اتفاقات ناگواری که برایش رخداده، نمی بود و خانواده وی نیز آن دوران سخت را تجربه نمی کردند.
شاید اگر رسانه ها و فضای مجازی نسبت به آگاهی بخشی در خصوص ماهیت و چیستی گروه های شبه نظامی چون پ ک ک/پژاک به نقش خود عمل می کردند، هرگز مهران امانی و امثال وی از ناآگاهی و عدم شناخت تصمیماتی هیجانی و احساسی نمی گرفتند.
افرادی همچون مهران امانی عموما به دلیل اقتضای سنی که در آن هستند، تصمیماتی برای آینده خود اتخاذ می کنند که مصداق از چاله به چاه افتادن است!
بنابراین، لازم است که هم خانواده ها، هم مسئولین کشوری و استانی، هم صاحبان رسانه و فعالین مجازی و هر نهاد، سازمان و ارگان مرتبطی که می تواند اقدامی در این راستا انجام دهد به وظایف خود عمل کرده و نقش آفرینی مثبت داشته باشد تا در مسیر کاهش تکرار داستان «مهران امانی» ها در قالب کودک سرباز در گروه های شبه نظامی باشیم.
به هرحال، رویکرد گروه های شبه نظامی چون پژاک در استفاده از کودکان در جنگ، بر خلاف تعهدی است که آنها در «کنوانسیون ژنو» مبنی بر عدم استفاده از کودکان کمتر از ۱۸ سال داشتند.
شاید بتوان فریب و ربایش نوجوانان، جوانان و البته کودکان کُرد و سپس مسلح کردن و استفاده از آنها برای اغراض و منافع رهبران گروه های شبه نظامی چون پژاک و پ ک ک را تنها دستاورد و هدیه مدعیان دفاع از حقوق مردم کُرد دانست.
در واقع این اقدامی ناقض حقوق بشری است که این گروه ها به طور مستمر به انجام آن اصرار می ورزند.
مدت ها است که بحث کودک سربازی از سوی پ.ک.ک/پژاک مطرح است، اما مهمتر از این که این گروه ها کودکان و نوجوانانی که زیر سن قانونی هستند فریب داده و آنها را مسلح می کنند.
اما سوال اینجاست که علت اعلام ناگهانی کشته شدن این کودکان آن هم پس از چندسال از مرگ آنها چه علتی دارد؟
طبق آماری که طی چند سال اخیر اعلام شده است «بیشتر از ۵۰ درصد از افراد کشته شده» همین کودک سرباز ها بوده اند.
چه چیزی باعث میشود که این کودکان به سرعت بعد از چندین ماه عضویت، رسانه های پ.ک.ک اسامی آنها را به عنوان کشته شده در جنگ اعلام می کند؟
در پشت پرده این اخبار چه وقایعی پنهان است؟ آیا پ.ک.ک سعی میکند که با اعلام این اخبار هویت کودکان را نابود کند تا بتواند در عملیات های مخفی خود از آنها استفاده کند؟