کولبران؛ سرخط همیشگی اخبار در مورد مناطق کردنشین ایران. گروهی که بارهای سنگین را در مناطق خطرناک و صعبالعبور حمل کرده و از خارج از ایران به داخل کشور منتقل میکنند.
نوعی سبک زندگی که البته نه انتخاب، که اجبار است؛ ناشی از فقر و فقدان توسعه اقتصادی و صنعتی و زیرساختی در مناطق کردنشین ایران. درد آنجا بیشتر میشود که بدانیم که بخش عمده سود ناشی از واردات اقلام مختلف، نه به جیب کولبر که به جیب واردکننده عمده میرود.
در حالی که کولبر باید کیلومترها یک یخچال سنگین را حمل کرده و سالم در منطقهای درون مرز ایران به واردکننده تحویل بدهد. واردکننده یا همان دلال نیز سود اصلی را به جیب میزند و فقط مقدار اندکی از پول حاصله، نصیب کولبر میشود. کولبری که باید فکر نان باشد؛ اما فقط در برخی فصول خاص میتواند بار را به ایران بیاورد. کولبری که باید در سرما مراقب باشد تا یخ نزند، لیز نخورد و به دره سقوط نکند، کولبری که باید مراقب باشد تا هدف تیراندازی نیروی مرزی قرار نگیرد و کولبری که به مرور زمان، کمرش خم شده و این شغل که بیمه ندارد، امنیت جانی ندارد و اصلا شغل نیست. چون کرامت شاغل در آن رعایت نشده است.
دیدبان حقوق بشر کردستان ایران بارها تاکید کرده که باید توسعه، رونق اقتصادی، ایجاد شغل پایدار و توسعه صنعتی، سیاست اصلی دولت ایران در مناطق باشد تا بدین ترتیب، کولبری نیز دیگر تنها گزینه جوانان کُرد نباشد. دیدبان بارها درخواست کرده است تا نیروهای مرزی و انتظامی ایران، دست از شلیک به کولبران بردارند و به جای شلیک به آنها، به حل ریشهای مساله بپردازند.
اما هدف از این یادداشت، نه بررسی دلایل کولبری و نه تعیین الزام برای نیروهای نظامی در مرز است. مساله کلیدی این یادداشت کوتاه، بررسی سانسور مسائل کولبران در رسانههای اصلی ایران است. به عبارت دیگر، آیا خبرگزاریهای ایران به مسائل کولبران میپردازند؟ چرا در بخش «استان کردستان» خبرگزاریهایی مانند تسنیم، فارس، ایرنا و ایسنا، هیچ خبری در مورد کولبران منتشر نشده است؟ چرا باید در بخش اخبار مربوط به استان کردستان، در این خبرگزاریها، هر خبری منتشر شود جز خبر و تحلیل و مصاحبه در مورد یکی از مهمترین مسائل استان کردستان؟
در واقع باید از مدیران این خبرگزاریها پرسید که چگونه است که هر روز عدهای از کولبران در مرز، هدف گلوله قرار میگیرند، اما حتی یک خبر از آنها نیز در مهمترین خبرگزاریهای رسمی کشور منتشر نمیشود؟ آیا جان کولبران کُرد از اخبار مختلف منتشرشده، کمتر اهمیت دارد؟ چرا این رسانهها، اخبار کولبران، مسائل آنها و دلایل رشد این پدیده تلخ را بررسی نمیکنند و سانسور کردهاند؟ چرا این رسانهها از مسئولان دولتی در ایران، بهبود اوضاع اقتصادی، راهاندازی و فعالیت مستمر بازارچههای مرزی را مطالبه نمیکنند؟ چرا خبرنگاران استانی این خبرگزاریها، حتی یک گزارش از وضعیت معیشتی و اقتصادی کولبران منتشر نمیکنند؟ چرا کسی تاکنون به دلایل مرگ کولبران، در این رسانههای کاملاً دولتی، اشاره نکرده است؟
دیدبان حقوق بشر کردستان ایران چندین بار برای چند روز مداوم، صفحه مربوط به اخبار استان کردستان را در این خبرگزاریها بررسی و رصد کرده است. اما حتی یک خبر در مورد کولبران و بهبود اوضاع زندگی آنها منتشر نشده است. بدین ترتیب، میتوان گفت که سانسور هر نوع خبر در مورد کولبران، ظاهرا یک سیاست رسمی، اما نانوشته در رسانههای داخل ایران است. این رخداد، به نابودی کولبری منجر نخواهد شد، اما در نهایت موجب این امر میشود که کولبر احساس کند که در رسانههای ایران، کسی صدای وی را نشنیده است.