آنچه نه در متن و نه در حاشیه به چشم هیچ کس نمی آید، زندگی و مرگ کودکانیست که به عنوان “گریلا” جذب پژاک می شوند، اسلحه به دست می گیرند و در این درگیری ها کشته می شوند.
شبه نظامیان پژاک سالهاست کودکان را می رباید و جوانان را نیز با وعدههای پوچ، آواره کوهستان قندیل می کند.
آنچه حائز اهمیت است اینکه پژاک نه تنها در قبال ربودن و جذب کودکان پاسخگو نیست بلکه خانوادهها را نیز تهدید می کند. بر همین اساس خیلی از خانواده ها از سرنوشت فرزندان خود سالهاست بی خبرند و برای نجات آنها به هر دری می زنند.
آرمان قادرپور یکی از قربانیان سیاست فریب پژاک است که خانواده وی برای اطلاع از سرنوشت فرزندشان دست به دامان نهادها و انجمنهای حقوق بشری شده و طلب یاری کرده است.
برادر آرمان قادرپور در تماس با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران:
برادر من کلاس دهم بود و بسیار فردی مؤدب و اهل مطالعه و تحصیل بود، همیشه هم آرزوی رفتن به کشور های اروپایی برای تحصیل را داشت اما اصلا فکرش را هم نمیکردیم روزی برسد که خانه و خانواده را ترک کند.
زمانی که آرمان ناپدید شد به هر جایی که میشد مراجعه کردیم، از قبیل بیمارستان و کلانتری و…. اما هیج اثری از آرمان نبود.
در نهایت با وجود اینکه اصلا فکر این را نمیکردیم عضو گروه و یا حزبی شده باشد به ما خبر رسید که برادرم به عضویت و اسارت پژاک درآمده است.
پس سریعا خودمان را به عراق رساندیم ولی متأسفانه قبول نمیکردند که آرمان را به اسارت گرفته اند و تمام اصرار و التماس ما بی فایده بود و تا به الان نزدیک به دوسال است که هیچ خبری از برادر کوچکمان نداریم. من مطمئنم با وعده فرستادنش به اروپا آرمان را فریب داده اند، اما چرا همچین بلایی به سر خانواده ما آوردند.
فقط از تمام سازمان های داخلی و مردم تقاضا داریم اگر اطلاعی از آرمان بدست آوردند دل یک خانواده را شاد کنند.