ربودن خردسالان و فریب جوانان در تمامی کشورهای دارای اقلیت کرد و حضور سازمانهای وابسته به پ.ک.ک همچان ادامه دارد.
همچنین این مسئله به طور منظم در کردستان ایران اتفاق میافتد، جایی که نوجوانان کرد ایرانی هم از طریق پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و هم از طریق گردانندگان محلی که عمداً آنها را هدف قرار میدهند تحت تأثیر و فریب قرار میگیرند تا بعداً بدون اطلاع خانوادههایشان به منطقه قندیل، جایی که مقر و اردوگاه پ.ک.ک واقع است، منتقل شوند.
جنایت جنگی
در سال ۱۹۷۷، پروتکلهای الحاقی به کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو، به کارگیری و استفاده نظامی از کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرد.
پروتکل الحاقی دوم ۱۹۷۷ میگوید: «کودکانی که به سن پانزده سالگی نرسیدهاند، نه در نیروهای مسلح یا گروهها به کار گرفته شوند و نه مجاز به شرکت در درگیریها هستند».
این جنایت که بیشتر با تمرکز رسانهها و فعالان بینالمللی بر سوریه آشکار شده است، جایی که پ.ک.ک از طریق شاخه سوری PYD خود منطقهای نیمه خودگردان ایجاد کرده است.
در سوریه، مواردی آشکار شده است که در آن PYD تلاش میکند تا جنگجویان کشته شده را با کودکان جایگزین کند و این کار از چشم گروههای بینالمللی حقوق بشر دور نمانده است.
گزارش قاچاق انسان در ایالات متحده در سال ۲۰۱۵ بر اساس گزارشهای تایید نشده، تایید کرد گاهی اوقات کودکان کرد ربوده شده و مجبور به عضویت در نیروهای پ.ک.ک میشوند.
در گزارش سال ۲۰۱۶، ایالات متحده اعلام کرد YPG/PKK به عضوگیری و استفاده از پسران و دختران، از جمله کودکان کمتر از ۱۵ سال ادامه میدهد.
بر اساس این گزارش، YPG/PKK این کودکان را به اردوگاههای تلقین، شستوشوی مغزی و آموزش برده است.
به کارگیری اجباری کودکان توسط YPG/PKK در گزارشهای متعدد بینالمللی و شورای امنیت نیز مستند شده است.
دیدهبان حقوق بشر (HRW) نیز تایید کرده که شاهد «افزایش نگران کنندهای در به کارگیری کودکان» توسط PKK/YPG است.
این نهاد از گروه پ.ک.ک خواست تا «فوراً کودکان را از صفوف خود خارج کرده و از به کارگیری آنها، از جمله از خانوادههایی که در اردوگاههای جنگی تحت کنترل آنها هستند، جلوگیری کند».
و در نهایت، ویرجینیا گامبا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور کودکان در درگیریهای مسلحانه، با مظلوم عبدی در ژنو ملاقات کرد و قراردادی را برای پایان دادن به کارگیری سربازانِ کودک در سال ۲۰۱۹ امضا کرد.
اما این اقدامات در عمل هیچ فایدهای نداشت، زیرا ماه گذشته ۱۱ کودک دیگر توسط PYD به کار گرفته شدند و تظاهراتی که توسط مادران آنها در مقابل ساختمان سازمان ملل سازماندهی شده بود، مختل شد.
پژاک یک کنوانسیون را امضا کرد
پژاک سند تعهد نوشته شده توسط سازمان غیردولتی سوئیسی «ژنو کال» (Geneva Call) وابسته به سازمان ملل را امضا کرده است.
این سند قول حمایت از کودکان را در درگیریهای مسلحانه میدهد. در ۲۵ آوریل ۲۰۱۵، در اقلیم کردستان عراق، هیئتی از ژنو کال با بالاترین نمایندگان شاخه مسلح پژاک برای رسمیت بخشیدن به این تعهد دیدار کرد.
طبق گزارشها، شاخه مسلح پژاک در گذشته از کودکسرباز استفاده کرده بود. این سازمان در سال ۲۰۱۵ قول داد که از شرکت کودکان زیر ۱۸ سال در جنگ جلوگیری کند اما به نظر میرسد به این وعده عمل نکرده است.
الیزابت دیکری وارنر، رئیس ژنو کال، در سال ۲۰۱۵ اظهار داشت: «ما بسیار خوشحالیم که امروز این تعهد را از منطقهای که به شدت تحت تأثیر درگیریهای مسلحانه و خشونت قرار گرفته است، دریافت کردیم». خانم وارنر باید به پیگیری عدم نتایج کنوانسیون امضا شده ادامه دهد.
کودکان کرد ایرانی، هدف پژاک
همانطور که اشاره شد، کودکان کرد سوری تنها کودکانی نیستند که جذب کودکسربازی سازمانهای وابسته به پ.ک.ک میشوند.
به کارگیری افراد زیر سن قانونی در کردستان ایران نیز ادامه دارد، کشور و منطقهای که ممکن است توجه بینالمللی کمتری را به خود جلب کند و جو پیچیده سیاسی آن احتمالا گزارش در مورد نقض حقوق بشر را دشوارتر کند.
در طول سال ۲۰۲۱، دیدهبان حقوق بشر کردستان ایران دهها مصاحبه با خانوادههای کودکان به کارگرفته شده توسط شاخه ایرانی پ.ک.ک، (پژاک) انجام داده است. ادامه این گزارش مروری بر خردسالان به کارگرفته شده توسط پژاک ارائه میکند.
شیروان سیدیپور
شیروان سیدیپور (۱۷ ساله) به دلیل مقروض شدن در سنین پایین فرار کرد و تلاش کرد تا خانوادهاش را تامین کند.
به گفته پدرش او توانسته با پدر و مادرش در کردستان ایران ارتباط برقرار کند.به آنها گفته که در حال حاضر در سوریه و مجروح است و میخواهد به خانه بیاید. خانوادهاش منتظر بازگشتش هستند، هرچند ماهها است که از او خبری ندارند.
پیمان جعفری
پیمان جعفری ۱۶ ساله در سال ۱۳۹۸ خانه خود را در ارومیه ترک کرد. او طبق اعلام پژاک در سن ۱۷ سالگی درگذشته است. خانوادهاش امیدی به کسب اطلاعات در مورد جسد فرزند خود ندارند. به گفته برادرش، آنها با نیروهای پژاک در شمال عراق در تماس بوده اند که به آنها گفته اند نمیدانند کجا دفن شده است.
نیان درویشی
نیان درویشی یکی از تکان دهندهترین پروندههایی است که در حال حاضر در حال بررسی آن هستیم. نیان یک کودک ۱۳ ساله بود که توسط نیروهای پژاک که از روستای او عبور میکردند ربوده شد.
او اکنون ۱۶ سال دارد و هنوز در میان اعضای پژاک قرار دارد. خانواده نیان از سه سال پیش که او خانه را ترک کرد، از او خبری نداشتند.
این خانواده بارها به قندیل رفتهاند، اما نتوانستهاند با دخترشان ملاقات کنند.
الهه پورصادقی
الهه ۱۴ ساله بود که توسط نیروهای پژاک که در حال عبور از روستای آنها در منطقه مریوان استان کردستان بودند، ربوده شد.
الهه پس از فرار از دست نیروهای پژاک در منطقه قندیل توانسته به خانه بازگردد. او به یک روستای محلی فرار کرد که او را به نیروهای پیشمرگه تحویل داده و به ایران بازگردانده شد.
الهه الان ۱۷ ساله است و تقریبا دو سال پیش برگشته است. با این حال، هنوز نمیتواند به زندگی قبلی خود بازگردد.
نیروهای پژاک هنوز این خانواده را در مسیر روستا آزار میدهند و سعی میکنند دوباره خود را به الهه برسانند تا او را به قندیل برگردانند. الهه افسرده است و با اعضای خانواده در شهر زندگی میکند. او از بازگشت به روستای خود بسیار میترسد.
اسرین محمدی
اسرین محمدی ۱۳ ساله کمتر خوش شانس بود.این پرونده اگرچه یک پرونده قدیمی است، زیرا اسرین در سال ۲۰۱۷ ربوده شد، اما این پرونده همچنان باعث خشم مردم در کردستان ایران میشود.
این داستان به نمادی برای بسیاری از خانوادههای قربانی دیگر تبدیل شده است، زیرا مخصوصا مادر آسرین انقد شجاع بود که در مورد ربوده شدن دخترش آشکارا صحبت میکند.
به او قول دادهایم که پیگیری پرونده اسرین محمدی را به عنوان مفقودالاثر ادامه دهیم، چرا که اخبار مختلفی در مورد مرگ او وجود دارد و هیچ جنازهای تحویل داده نشده است.
مادر اسرین معتقد است که احتمالا او هنوز زنده و برخلاف میلش زندانی شده است.
دیگران
«دیدبان حقوق بشر کردستان ایران» در حال حاضر با چند خانواده دیگر که ناپدید شدن کودکان زیر سن قانونی خود را گزارش کردهاند، در حال گفتگو است، اما مایل نیستند نام آنها در رسانهها/اینترنت منتشر شود.
نهادهای بین المللی حقوق بشر میتوانند برای دریافت لیستی از اطلاعات با دیدبان تماس بگیرند.
همچنین یک رشته اعلامیه مرگ جوانان کُرد ایرانی در اینترنت منتشر شده است.
در صورتی که خانوادهها اغلب تا سالها یا ماهها پس از وقوع مرگ فرزندان خود از آن بیاطلاع میمانند، محل دفن و وقایع دقیق به صورت راز باقی میماند و بسیاری از خانوادهها ادعا میکردند که اعلام مرگ فرزند خردسال خود را باور نمیکنند.
آنها میگویند که اعلامیه مرگ به طرز مشکوکی بلافاصله پس از سفر خانوادهها به اقلیم کردستان برای دیدار با مقامات پژاک و تحت فشار قرار دادن پژاک برای بازگرداندن فرزندشان منتشر شده است.
یک تحول بسیار چشمگیر در اعلامیههای مرگ، مرگ کودکان خردسال کرد ایرانی است که در ترکیه جان خود را از دست میدهند و به جای پژاک برای شاخه مسلح ه.پ./ پ.ک.ک میجنگند که توسط گروه بحران مستند شده است.
به نظر میرسد پژاک به جای جنگیدن در داخل ایران، نیروهای خود را برای جنگ پ.ک.ک علیه ترکیه به ترکیه میفرستد.
از آنجایی که پژاک در کنوانسیون خود با ژنو کال قول داده بود که از کودکان خردسال در فعالیتهای مسلحانه استفاده نکند و آنها را به هر صورت حفظ کند، میتوان نتیجه گرفت که این کنوانسیون با مشاهده میزان کشته شدن کودکان خردسال کرد ایرانی در ترکیه نقض میشود.