پیشگفتار بشر در طول تاریخ، در پی دفاع از حقوق، آزادی، جان و مال خویش بوده و متجاوزان به آسایش و امنیت خود را کیفر داده است.
واکنش اجتماعی در برابر پدیده مجرمانه و چگونگی برخورد با مجرمان در طی قرون متمادی دستخوش تغییرات فراوان شده است. یکی از قدیمیترین و رایجترین این واکنشها، حبس یا زندان نام دارد. این کیفر در طول تاریخ به نحوی وسیع و گاه ناعادلانه مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده گسترده از مجازات زندان و نگرانی از اجرای بیقید و بند آن، سبب شده تا فلاسفه و اندیشمندان بسیاری در خصوص شرایط نگهداری مجرمان در زندان، حقوق زندانیان و دیگر قواعد حاکم بر این مجازات، اصول و چارچوبهایی را پیریزی نمایند. به تدریج نظریات اندیشمندان حقوق جزا (و در سده اخیر متفکران علم جرمشناسی) در قالب اصولی محکم و الزامآور در قوانین جزایی کشورها مورد تأیید و تصویب قرار گرفته؛ بهطوریکه امروزه در متون قانونی همه کشورها به حقوق زندانیان و اصول حاکم بر نحوه اجرای مجازات زندان توجه و بر لزوم رعایت آن اصرار شده است. نکته حایز اهمیت، لزوم آگاهی از حقوق زندانیان و تکالیف آنان، چارچوبها و ضوابط حاکم بر این مجازات، تشکیلات سازمانی حاکم بر نظام زندان و زندانبانی، وظایف و تعهدات مسؤولان زندان و بهطورکلی نظام حقوقی حاکم بر نحوه اعمال کیفر حبس در جهت برقراری عدالت، حفظ امنیت و آسایش عمومی، جلوگیری از تضییع حقوق اشخاص و اصلاح مجرمان است.
این مطلب تعریفی از حقوق زندانیان سراسر جهان میباشد و همه جا این قوانین مورد احترام قرار می گیرد اما متاسفانه زندانی به نام پ.ک.ک و پژاک وجود دارد که هیچ یک از این حقوق در آن رعایت نمیشود.
اولین حقوقی که رعایت نمیشود اعلام حضور افراد جذب شده و دیدار خانواده ها با فرزندانشان در این زندان میباشد که پ.ک.ک جدای از اینکه فرزندان این خانواده ها را می رباید و با وعده های دروغین خود این افراد را زندانی می کند و به عنوان برده از آنها استفاده می کند، بعضا هیچ اهمیتی هم برایش ندارد که این افراد را در کجا و در چه راهی به کشتن دهد، بدون اینکه حتی خبری از حضور این افراد به خانواده هایشان بدهد چه برسد به این که خبر کشته شدن شان را بدهند. در تماس دومی که پدر (هدایت رسولی) برای پیگیری سرنوشت پسرش با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران داشت تا به امروز خبر نداشتند که چه بلایی به سر فرزندشان آمده است.
جناب رسولی این گونه اظهار داشت که:
هدایت پسر بسیار سر به زیری بود ولی به ندرت یکسری اختلافات پدر و پسری با یکدیگر داشتیم اما هیچ وقت فکر نمیکردم آخرین اختلافمان و دعوای شدیدی که به وجود آمد باعث شود که هدایت خانه را ترک کند. روزهای اول فکر میکردیم که میخواهد کمی با خودش خلوت داشته باشد و بعدا به خانه برگردد اما متاسفانه همچین اتفاقی نیفتاد، به خاطر همین به همه جا سر میزدیم. کلانتری، بیمارستان و غیره حتی اعلام مفقودی پسرم را هم انجام دادیم ولی هیچ خبری از او نبود تا اینکه با زحمت های شما عزیزان (دیدبان حقوق بشر کردستان ایران) که واقعاً به خانوادههایی مثل ما خدمت می کنید متوجه شدیم که هدایت گرفتار این گروه منحوس شده است. از روزی که پسرم ناپدید شد مادرش دچار بیماری شده و در بیمارستان است. خودم هم اصلاً احوال مساعدی ندارم همین الان که با شما صحبت میکنم میتوانید متوجه بشوید که صدای حرف زدنم چگونه است. غم از دست دادن پسرم راه نفس کشیدنم را بسته.
هم از شما هم از هر سازمان و افرادی که میتوانند پسرم را برگردانند تقاضا می کنم این کمک را از خانواده ما دریغ نکنند.