ادامه ابهام در مورد سرنوشت سلمان مرادی؛ کودک‌سرباز عضو پژاک

تاریخ انتشار:

دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، اوائل سال 1399 گزارشی منتشر و اعام کرد که بنا به اخبار موثق، نیروهای پژاک در پاییز و زمستان 1398، چندین کودک و نوجوان کُرد ایرانی را فریفته و ربوده‌اند و به مقرهای پژاک در قندیل منتقل کرده‌اند. این کودکان به دلیل شیوع کرونا، نبود امکانات بهداشتی و درمانی، و یا حملات ترکیه کشته شدند و پژاک هنوز اخبار دقیقی از سرنوشت آنها منتشر نکرده است. یکی از این کودکان، اسرین محمدی است که موضوع ربایش وی، بارها در رسانه‌های مختلف منتشر شد. یکی دیگر از کودکان، سلمان مرادی است. دیدبان در اوائل سال 1399 با پدر وی، مادح مرادی گفت‌وگو کرد.

بیشتر بخوانید: سلمان مرادی، کودک‌سرباز مفقود پژاک

آقای مرادی، در آن گفت‌وگو اعلام کرد سلمان، متولد سال ۷۹  در شهرستان مریوان است. وی بر اثر فریب یکی از عناصر پژاک، به گروه پیوسته ودر این مدت هیچ خبری از او در دسترس نیست. مادح مرادی، پدر سلمان، به شدت نگران فرزند خود بود و گفت: «او ما را با رفتن خود گرفتار کرده، زندگی ما را به هم ریخته و بدبخت شدیم و نمی‌دانیم به کجا مراجعه کنیم». وی در مورد تلاش‌های خود برای سفر به اقلیم و قندیل و پیگیری سرنوشت سلمان نیز گفت: «من با ۶۵ سال سن، نمی‌توانم به اقلیم بروم و سرنوشت فرزندم را پیگیری کنم. من نمی‌توانم راه بروم. همچنین همه مردم روستا و کسانی که قبلا به خاطر بچه‌های خود به کوه‌های قندیل مراجعه نمودند، به من گفتند اگر بروی نیز بی‌فایده است. چون اعضای پژاک بی‌وجدان هستند و حتی نمی‌گذارند پسرت را ملاقات کنی، چه برسد به اینکه اجازه بازگشت او را بدهند».

در گفتگوی جدید خبرنگار دیدبان با مادح مرادی، وی خبر جدیدی به خبرنگار دیدبان داد: «برادر سلمان که برای پیگیری سرنوشت برادرش به اقلیم کردستان عراق رفته بود؛ بعد از مدت طولانی هنوز بازنگشته است». دیدبان احتمال می‌دهد که برادر سلمان نیز توسط پژاک بازداشت و یا حتی کشته شده باشد. به خصوص آنکه هنوز هیچ تماسی از طرف وی با خانواده برقرار نشده است.

پدر سلمان افزود: «سلمان با یکی از دوستانش توسط پژاک ربوده شده است. اما دوست سلمان توانست فرار کند اما سرنوشت سلمان نامعلوم است. من از سرنوشت دو پسرم خبر ندارم. من نیازمند کمک مالی هستم، اما پژاک دو نفر از فرزندان مرا ربوده است. سلمان فقط 17 سال سن داشت. اکنون مادرشان فقط گریه می‌کند. اوضاع روحی خانواده ما اصلا مساعد نیست. مادر سلمان بیمار و دچار افسردگی شده است. پژاک نیز پاسخ نمی‌دهد که سرنوشت دو پسر من چه شده است؟ دوست سلمان نیز هیچ اطلاعی ندارد. انگار در این دنیا زندگی نمی‌کند. او می‌گوید سلمان را بعد از بیست روز عضویت در پژاک، دیگر ندیده است. می‌گویند بعضی از خانواده‌هایی که فرزندانشان توسط پژاک ربوده شده است، بیش از پانزده بار به قندیل مراجعه کرده‌اند، اما هیچ نتیجه‌ای نگرفته‌اند. اکنون کار ما فقط تماشای تلویزیون است تا خبر مرگ فرزندمان را ببینیم. من حیواناتی را که منبع درآمدم بود، فروختم؛ چون پسران من دیگر کنارم نیستند».

گفتنی است پ.ک.ک در کردستان سعی کرده از بین خانواده‌های فقیر و کم درآمد، اعضای خود بفریبد یا برباید. این طبقه، فاقد درآمد و تحصیلات کافی هستند و آن گروه حاکم بر پ.ک.ک که ترکیه‌ای هستند، خود را بالاتر از کردهای ایران می‌دانند. کردهای ایرانی در واقع، قربانی جنگ پ.ک.ک با دولت ترکیه شده‌اند.

 

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

اشتراک گذاری مطلب:

آخرین مطالب

مطالب مشابه
Related

جدایی والدین؛ مهمترین علت عضویت کیمیا شانازی در کومله

کیمیا شانازی: من، یک فرزند طلاق هستم «پدر و مادرم...

اعتیاد و جدایی والدین؛ زمینه‌ساز عضویت پویا محرمی در کومله

پویا محرمی، عضو سابق گروه مسلح کومله و متولد...

روایت کوهسار دهقان از مبارزه خیالی کومله برای بهبود وضعیت کوهستان

کوهسار دهقان: بعد از گذشت مدتی، به این نتیجه...

سرکنسول ایران در سلیمانیه در گفت‌وگو با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران

سرکنسول ایران در سلیمانیه: پیگیر نقض حقوق شهروندان ایرانی...