به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران و به نقل از منابع محلی در استان کردستان، متاسفانه برخی گروههای افراطی و تجزیهطلب در مناطق مرزی کشور که کشورهای همسایه را پایگاه فعالیتهای مخرب خود قرار دادهاند، برای تامین نیروی انسانی و ایجاد پوشش، اقدام به فریب و ربایش کودکان کردهاند هیچ پاسخی در مورد سرنوشت آنها به خانوادههایشان نمیدهند. این در حالی است که استفاده از کودکان زیر 18 سال بهعنوان سرباز در میادین نظامی، نقض حقوق بینالملل و کنوانسیون حقوق کودکان و مستوجب پیگیری کیفری بینالمللی است. همه دولتها و گروههای مسلح، باید از بهکارگیری افراد زیر 18 سال در سازمان خود و تحت هر عنوان پرهیز کنند. متاسفانه طبق گزارشات سازمان ملل، این قانون بینالمللی، چندان مورد توجه گروههای مسلح در سراسر جهان قرار نگرفته است. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران پیشتر نیز در گزارشی از سرنوشت کودکان روستای نِی در شهرستان مریوان به این واقعه تلخ اشاره کرده بود و اکنون در گزارش پیشرو، به مورد دیگری میپردازد.
روایت اول
نوجوانی به نام دانش پرویزی فرزند اسد و از اهالی کامیاران از مرداد ماه 1392 مفقود شده است و اطلاعی از سرنوشت وی در دسترس نیست. اسد پرویزی به خبرنگار دیدبان اطلاع داده که علیرغم وضعیت مالی ضعیف، دو بار به اقلیم کردستان و مقر گروهکهای مسلح در کوهستان قندیل مراجعه کرده، اما آنها پاسخی در مورد سرنوشت و زنده ماندن احتمالی فرزند وی، به او ندادهاند. آقای پرویزی به خبرنگار ما گفت به محض مراجعه به مقر این گروهک در قندیل، آنها مرا مورد تمسخر قرار دادند و ضمن فحاشی به من، بدرفتاری کردند و هیچ پاسخ صحیحی در اختیار من نگذاشتند و حتی اجازه ملاقات نیز به من ندادند. در حالی که در نظامهای حقوقی، حتی قاتل نیز اجازه ملاقات دارد.
اسد پرویزی افزود: «فرزند من که تا کلاس هشتم درس خوانده بود، در مرداد 1392 و در باغی حوالی روستا (نزدیک کامیاران) به طور اتفاقی با عناصر گروهک پژاک آشنا شده و فریب آنها را خورده و به طور مشکوکی روانه کوهستان شده است. زیرا در آن مقطع، عناصر پژاک بعضا به طور غیرقانونی وارد ایران میشدند. خانواده ما، وضعیت مالی خوبی ندارد که بتواند با سفرهای متعدد به اقلیم، این کودکربایی آشکار را پیگیری کند. لذا من از دولت درخواست کمک مالی و حقوقی دارم».
روایت دوم
سید یاسین بارخدا فرزند خانم خدیجه صالحی نیز در سن 14 سالگی فریب خورده و به مقر این گروه منتقل شده است. خانم صالحی در گفتوگو با خبرنگار دیدبان گفت: «پدر یاسین فوت کرده است و من نیز نمیتوانم به تنهایی روانه اقلیم کردستان و مقر آنها در کوهستان قندیل شوم. فقط یکبار برادرم به آنجا مراجعه کرد که متاسفانه آنها با وی به شدت بدرفتاری کردند و هرگونه حضور یاسین را منکر شدند. به زحمت فراوان و با قرض گرفتن، حدود 10 میلیون تومان پول جمع کردیم تا آنها در قبال آن، یاسین را آزاد کنند، اما باز هم نتیجه نگرفتیم».
خانم صالحی در مورد زمان مفقود شدن فرزندش در این گروههای مسلح نیز افزود: «5 سال قبل و زمانی که 14 سال سن داشت، به طور مشکوکی مفقود شده و ما بر اساس اخبار محلی، اطمینان داریم که فریب خورده و در مقر این گروهک حضور دارد. حتی به افرادی نیز مشکوک هستیم که او را فریب دادهاند و در مکانی بیرون شهر، وی را تحویل عناصر گروهکهای مسلح دادهاند. فرزند من تا کلاس یازدهم تحصیل کرده بود و اکنون از سرنوشت او خبری نداریم. او باید در مدرسه تحصیل بکند، نه اینکه وارد یک گروه مسلح شود. من فقط انتظار کمک دارم؛ همین».
گفتنی است دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، به طور کاملا جدی و حقوقی و فارغ از مسائل سیاسی، پیگیر سرنوشت کودکسربازان کُرد ایرانی است و به زودی گزارشهای مستندی از سرنوشت سایر نوجوانان ربوده شده، منتشر خواهد کرد.