دکتر مایکل ونر، متخصص روانشناسی، در گفتگویی در مورد وضعیت کودک سربازان و نحوه برخورد روانشاختی گروههای تروریستی با آنها میگوید: «کودکان سلاحی بسیار موثر برای گروههای تروریستی هستند و به همین دلیل نیز مورد توجه این گروهها قرار میگیرند تا طبق برنامهها از آنان بهرهبرداری شود. گروههای تروریستی گاهی این کودکان را چنان شستشوی مغزی میدهند که کودکان علیه هموطنان و همنوعان خود مرتکب نسلکشی میشوند و نمونه آن را در کامبوج دیدهایم. یعنی بزرگسالان را به دست کودکان به قتل رساندند».
این متخصص در ادامه افزود: «میدانیم کودکان از لحاظ روانی بسیار بیشتر مطیع هستند و همانند بزرگسالان از قدرت درک عواقب بلندمدت اقدامات خود مطلع نیستند و نمیدانند اگر دست به اقدامی خطرناک میزنند این اقدامات میتواند چه مصیبتهایی به بار آورد. به همین دلیل گروههای تروریستی کودکان را همانند کامپیوتر برنامهریزی و سپس هدایت میکنند تا کودکان نسبت به اقدامات جنایی هیچ گونه احساسی نداشته باشند و افرادی بیرحم بار بیایند».
دکتر ونر خاطرنشان ساخت: «گروههای تروریستی با شناخت وضعیت روحی و روانی کودکان از آنان برای اهداف غیرقانونی بهرهبرداری میکنند. به همین دلیل است که شاهد هستیم کودک سربازان کارهای نفرتبرانگیز و غیرقابل تصور انجام میدهند. به عنوان مثال این موضوع در بین کودک سربازان آفریقایی دیده میشود که گروههای تروریستی با قتل پدر و مادر کودکان آنان را با تهدید و زور به عضویت در میآورند. سپس آنان را به مواد مخدر معتاد میکنند یا مورد سواستفاده قرار میدهند و سرانجام در مسیر اهداف خود قرار میدهند. این کودکان فاقد هرگونه احساس انسانی میشوند، لذا بهراحتی وارد خشونتهای شدید میشوند. در مورد داعش و دیگر گروههای تروریستی در خاورمیانه، روش متفاوت است. آن گروهها، کودکان را فریب میدهند یا میربایند و سپس با شستشوی مغزی تلاش میکنند تا گذشته و خانواده را فراموش کنند. طوری میشود که کودک برای خانواده احساس دلتنگی نکند و عضویت را بخشی از پیشرفت خود تلقی مینماید».
دکتر ونر در پایان افزود: «خیلی راحت بگویم این اقدامات، جنایات جنگی است. چون کودکان حرفی برای گفتن ندارند و دلیل عضویت خود را نمیدانند و با اراده این راه را انتخاب نکردهاند».[1]