سوال مهمی که کارشناسان مسائل کردی همواره با آن روبرو هستند این است که در درگیریهای مهم چند سال اخیر میان گروه پ.ک.ک و شاخههای آن در سوریه، عراق و ایران و ترکیه، چرا همیشه فرزندان سران این گروهها در درگیریها و جنگها غایب هستند و برعکس، فرزندان مردم عادی باید قربانی شوند؟ این سوال، مدتهاست با سکوت سران پ.ک.ک/ پژاک مواجه شده است. در واقع، قمار سران پ.ک.ک به هزینه جان و مال و آینده خانوادههای کُرد است و نه زندگی خود آنها.
پنج سال پیش تعدادی از نوجوانان ایرانی در یک مرحله، فریب نیروها و وعدههای دروغین پژاک را خوردند و ربوده شدند و به اجبار به عضویت این گروه درآمدند. بهمن اورامی یکی از آن کودکان بود. عبدالله اورامی پدر بهمن، ۶۲ سال دارد و مشغول دامداری است. بهمن تنها فرزند پسر وی بود که تنها خبر کشته شدن او به خانواده رسیده و بهمن نیز مانند بسیاری از ایرانیهای دیگر قربانی سیاست ناپدیدسازی اجباری پژاک شد. آقای عبدالله اورامی به دیدبان حقوق بشر کردستان ایران گفت که پنج سال پیش به خانواده خبر مرگ بهمن رسیده و از آن روز، مادر بهمن به شدت افسرده و بیمار و چندین بار در بیمارستان سنندج بستری شده است.
پدر بهمن افزود: «بهمن سیکل داشت و در مرغداری کار میکرد. شب صاحبکار او با من تماس گرفت و گفت بهمن را بردند و من دنبال او چند جا رفتم؛ از جمله مرز مریوان. اما به نتیجهای نرسیدم تا اینکه در نهایت خبر مرگ وی را به ما اعلام کردند. من به یکی از دوستان او در روستای خودمان شک دارم که بهمن را فریب داده باشد؛ اما متاسفانه مدرکی ندارم. در طول همه این سالها نه مرگ او را باور کردم و نه او یا پژاک با ما تماسی گرفته است. ما حتی جنازه بهمن را هم ندیدم. این رفتار، دوستی با مردم کُرد است؟ خانواده ما نابود شده است. ما به کجا باید شکایت کنیم».
گفتنی است از زمان اعلام خبر کشته شدن بهمن اورامی به خانوادهاش، هنوز خانواده وی جنازه او را ندیدند و نمیتوانند ادعای پ.ک.ک و پژاک مبنی بر کشته او در جنگ با ترکیه را تایید کنند.