دکتر گوهریمقدم، دانشیار روابط بینالملل در مورد رویکرد اخیر آمریکا به بحران سوریه، تجاوزهای ترکیه به این کشور و تشدید تنش میان آنکارا و دمشق و مسکو با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران گفتوگو کرده است. این استاد دانشگاه معتقد است که آمریکا مسائل حقوق بشری و حمایت از کردها را در سوریه رها کرده است و اگر منافعی نیز در این کشور داشته، به لحاظ میدانی آنها را از دست داده است و پرونده بحران را در اختیار ترکیه گذاشته است. مصاحبه کوتاه دیدبان حقوق بشر کردستان ایران با این استاد دانشگاه و کارشناس مسائل آمریکا در ادامه از نظرتان میگذرد.
آقای دکتر، از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید، بسیار ممنونم. در ابتدای امر، لطفا یک تصویر کلی از رویکردهای آمریکا در سوریه و تحرکات ترکیه در این کشور در اختیار ما بگذارید.
به طور کلی، آمریکا به لحاظ محتوایی و موضوعی اگر منافعی نیز در سوریه داشت، آنها را به لحاظ میدانی در سوریه از دست داده و پرونده بحران سوریه را به ترکیه واگذار کرده است. لذا به سمت اتخاذ رویکرد خروج از سوریه و صرفا حضور 200 سرباز در این کشور حرکت و پرونده بحران سوریه را به کشور ترکیه واگذار کرده است. در واقع، سیاست «دستِ باز» از جانب آمریکا برای ترکیه را شاهد هستیم.
اگر شاهد حمایت نسبی آمریکا از ترکیه در ماجرای ادلب و سایر تحولات سوریه هستیم، باید توجه کنیم که آمریکا صرفاً از یک عضو ناتو در حال حمایت است، آن هم در شرایطی که طی ماههای اخیر شاهد تشدید نوعی تنش میان روابط دو کشور هستیم. لذا من اعتقاد دارم که آمریکا منفعت خاصی در این ماجرا ندارد و دیگر مسائلی مانند حقوق بشر و حمایت از کردها را رها کرده است.
یعنی شما اعتقاد دارید آمریکا حمایت از مخالفان مسلح و تروریستها را آن هم بعد از سرمایهگذاری سنگین مالی و تسلیحاتی رها کرده است؟ پس تکلیف منافع این کشور در منطقه و حمایت از اسرائیل چه خواهد شد؟
خیر؛ اگر لازم باشد آمریکا در پی دادن تنفس مصنوعی به مخالفان مسلح و تروریستها نیز خواهد رفت تا اگر امکانپذیر شد در آینده دوباره از آنها علیه دمشق و متحدانش از آنها استفاد نماید. در مورد اسرائیل نیز اعتقاد دارم و چنانچه گفتم، آمریکا قطعا منافعی در بحران سوریه داشته است که فعلا به طور کلی پرونده آنها را در اختیار ترکیه قرار داده است، اما روی زمین، فعلا نکته و ملاحظهای ندارد، به جز امنیت اسرائیل. این مساله را تا حدودی روسیه به دلیل مواضع مسکو در مورد اسرائیل تامین میکند. نکته بعدی نیز عدم تسلط ایران است. آمریکا اصلا مایل نیست که ایران بر سوریه تسلط داشته باشد و از دید کاخ سفید ایران باید از سوریه خارج شود. دغدغه آمریکا این است که آن خط مورد حمایت ایران از تهران تا مدیترانه، شکل نگیرد. آمریکا در مورد ادلب نیز مایل است که تروریستها، منطقهای را در اختیار داشته باشند تا ابزار فشاری علیه سوریه و تهران وجود داشته باشد. اردوغان نیز در همین رویکرد در حال بازی در زمین آمریکا است. زیرا تروریستها، مورد حمایت دولت ترکیه قرار دارند و به نوعی ابزار فشار اردوغان، علیه سوریه، ایران و روسیه هستند. آنها یا باید به ترکیه وارد شوند و یا به کشور خودشان بازگردند. در هر دو حالت، برای ترکیه و آمریکا، این موضوع مطلوب نیست. به همین دلیل نیز واشنگتن و آنکارا میخواهند تکلیف این تروریستها در سوریه معلوم شود. چه آنجا دفن شوند و چه منطقهای را در اختیار بگیرند. لذا معتقدم مباحثی مانند حقوق بشر از دید آمریکا، کمرنگتر از گذشته شده است.
مساله نفت سوریه و ابراز علاقه ترامپ به این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
درست است که ترامپ، موضوع انرژی را نیز مطرح کرده است. اما نفت سوریه، اصولا فاقد کیفیت و کمیت کافی برای آمریکا است، لذا آن اهمیت خاص را برای این کشور ندارد.
در مورد تضاد منافع مسکو- آنکارا نظر شما چیست؟ البته بهنظر میرسد که جنگ و تنش نظامی میان دو کشور بسیار بعید باید.
بله، با شما موافق هستم. باید بگویم روسیه و ترکیه، به طور جدی تعارض منافع ندارند. در تعارض احتمالی (مانند همین اتفاقات اخیر در ادلب) نیز قطعاً آمریکا، جانب ترکیه را خواهد گرفت. هرچند در مورد سیستم دفاع موشکی اس-400 نیز آمریکا اصطلاحاً از ترکیه دلخور است. ضمن اینکه نوع دیپلماسی و سیاستورزی اردوغان، به گونهای است که رویارویی ترکیه و روسیه بسیار بعید به نظر میرسد. ضمن اینکه باید به این نکته توجه کنیم که روسیه نیز در سوریه، منافع آنچنانی و حیاتی ندارد. مسکو در پی بندر در دریای مدیترانه است که به آن دست یافته است. البته مسکو مصمم است که قضیه ادلب را تمام و کار را یکسره کند.