ا.چ. که در 13 سالگی توسط پ.ک.ک. ربوده شده و 5 سال به عنوان کودک سرباز عضو این گروه بوده طی گفتگویی در مورد وضعیت کودکان در این گروه بحث میکند. این عضو سابق میگوید صدها کودک 12 الی 13 ساله عضو بودند.
در حالی که روند فرار اعضای پ.ک.ک. و شاخههای آن سرعت گرفته، ا.چ. نیز در منطقه ماردین ترکیه خود را به نیروهای امنیتی تسلیم کرد. وی میگوید همراه دوست مدرسهاش ربوده و سپس به کوههای لیجه برده شدند. در راه متوجه میشود او را به پ.ک.ک. میبرند. “به من گفتند هر وقت هم دوست داشتی میتوانی برگردی. حدود یک هفته در منطقه ماندیم. با الاغ آب میبردیم و هیزم جمع میکردیم. فقط در مورد پ.ک.ک. تبلیغ میکردند. سرانجام ده نفر بودیم که به کوه جودی در شرناخ رفتیم. در تاریکی شب با قایق لاستیکی ما را از رودخانه عبور دادند.”
این عضو سابق میگوید: “در درگیریها کودکان را به خط جلو میفرستند. من حتی در شنگال هم با داعش جنگ کردم و یادم است یک کودک سرباز اهل سیرت در آنجا کشته شد. در مجموع 14 کودک سرباز در شنگال کشته شدند. من پس از سالها توانستم در یک مغازه با خانوادهام به صورت تلفنی حرف بزنم. مغازهدار مرا لو داد لذا مرا زدند. سپس زندانی شدم. میگفتند تو با استخبارات حرف زدهای! هفت ماه شکنجه شدم سپس مرا به یک زندان دیگر فرستادند.”
مظفر آیاتا از فرماندهان ارشد پ.ک.ک.آمد و به زندانیان توهین میکرد. پس از آزاد شدن فقط به فکر فرار بودم. فراموش نمیکنم کودکی 12 ساله قصد فرار داشت اما او را کشتند.