پس از مرگ تاثربرانگیز دو نوجوان کرد اهل روستای نی از توابع مریوان در استان کردستان بر اثر سرما و برف در کوهستان ته ته منطقه هورامی در نزدیکی مرز ایران و عراق، سیل پیامهای تسلیت و ابراز ناراحتی برای این خانواده را شاهد بودیم. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در راستای انجام وظیفه انسانی و بشردوستانه خود تلاش میکند تا ابعاد پیدا و پنهان پدیده کولبری را بررسی کند. زیرا در طول سالهای اخیر این رفتار اقتصادی زرد قربانیان متعددی را داشته است. در بررسی ظرفیتهای توسعه اقتصادی در کردستان طی گفتگو با تعدادی از فعالان اقتصادی به ظرفیتهای درآمدزایی متنوعی برخورد کردیم که طیف وسیعی را از گردشگری تا فعالیتهای حوزه کشاورزی و صنایع زود بازده را در بر میگیرد. اما چالشهایی از سوی فعالان اقتصادی مطرح شد که ریشههای پنهان بروز پدیده کولبری را نشان میدهد.
دیدبان حقوق بشر کردستان ایران معتقد است ایجاد بازارچههای مرزی و ساماندهی کولبران در قالب تجار محلی راه حل از بین بردن شغل کاذب کولبری است و این امر، به ورود جدی مجلس و دولت نیاز دارد. هم کارشناسان حقوقی و اقتصادی و هم مردم محلی نیز به درستی اعتقاد دارند که کولبری، اساسا شغل نیست. این فعالیت خطرناک و مغایر استانداردهای بینالمللی حقوقی و اقتصادی، هیچ دستاوردی برای توسعه اقتصادی مناطق مرزی و استان کردستان نداشته است. همچنین دیدبان معتقد است علیرغم مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی، خانوادهها نیز باید در سرپرستی و حفاظت از کودکان و نوجوانانی مانند فرهاد و آزاد، اهتمام بیشتری داشته باشند. چرا که تحت هر شرایطی اجازه پدر مبنی بر انجام چنین کارهای خطرناکی توسط کودکان و نوجوانان مصداق بد سرپرستی است و بر اساس آموزههای حقوقی و حقوق بشر و حقوق کودک قابل تامل است. زیرا کودکان باید در مدرسه و زمین بازی حضور داشته باشند و نه در کوهستان برای درامد ناچیز.
در این گزارش با کاک ابوبکر خسروی عموی دو کولبر قربانی به نامهای فرهاد و آزاد خسروی و همچنین دو نفر از فعالان اقتصادی بخش خصوصی در کردستان درباره چرایی روی آوردن جوانان به کولبری گفتگویی انجام دادیم.
کاک ابوبکر خسروی: فرهاد و آزاد به خاطر فقر مالی کولبری میکردند
کاک ابوبکر عموی دو نوجوان فوت شده، در مورد وضعیت معیشتی خانواده کاک عثمان، پدر فرهاد و آزاد، گفت: «وضعیت مالی آنان خوب نیست. کاک عثمان با تحمل سختیهای فراوان تاکنون هزینه ای معیشتی این خانواده شش نفره را تامین میکرد. کاک عثمان مشکل شدید بینایی دارد و به گفته پزشکان فقط 30% چشمانش بینایی دارند و این میزان در شب به 10% کاهش پیدا می کند. وی بارها به پزشک مراجعه کرده بود و سرانجام برای عمل جراحی در بیمارستان فارابی تهران برای او نوبت گرفتیم. اما به خاطر نداشتن توان مالی تاکنون نتوانسته به بیمارستان مراجعه کند و اکنون نیز با از دست دادن دو فرزند خود وضعیت روحی و فیزیکی کاک عثمان بسیار بدتر شده است. کاک عثمان سالهاست از زبالهدانها مقوا و پلاستیک جمعآوری میکند و میفروشد و همه مردم روستای نی این قضیه را میدانند. لذا شدیدا نیازمند کمک به ویژه در وضعیت کنونی است».
عموی دو کولبر فوت شده مذکور در مورد متوسط سنی افراد فعال در کولبری در آن منطقه نیز گفت: «متاسفانه مردم از روی ناچاری به کولبری روی آوردهاند و من شخصا حتی کودک 12 ساله تا پیرمرد 60 ساله را در بین کولبران دیدهام». وی اضافه کرد که «خودش هم از طریق کولبری امرار معاش میکند». او تاکید داشت که «کودک باید به بازی و درس و مدرسه بپردازد نه کولبری و یا پیرمرد 60 ساله باید در این سن و سال و در این فصل سرما در خانه کنار بخاری استراحت کند نه این که در سرمای طاقتفرسا مرگ را به جان بخرد». کاک ابوبکر در مورد وضعیت تحصیلی فرهاد و ازاد نیز افزود: «هر دو مرحوم نیز متاسفانه به خاطر نداشتن توان مالی ترک تحصیل کرده بودند، در حالی که به درس خواندن علاقه زیادی داشتند. پدرشان با جمع کردن مقوا و پلاستیک و فروش انها توانست تا چند سال آنان را به مدرسه بفرستد اما توان ادامه را نداشت. آنان نیز ناچار بودند برای تامین معاش خانواده درس را رها کنند».
وی در ادامه در مورد دلیل اصلی روی آوردن مردم به ویژه جوانان به کولبری خاطرنشان ساخت: «اینجا امکانات زیادی برای اشتغال جوانان وجود ندارد. نه کارگاهی هست نه کارخانهای. کمتر سرمایهگذاری در کردستان میآید اما معتقدم اگر در این مناطق مرزی سرمایهگذاری شود قطعا جوانان به سوی کولبری نمیروند چون هیچ کس دوست ندارد مشقتهای مرگبار این مسیر را تحمل کند اما جوانان از روی ناچاری وارد این مسیر میشوند. کولبری شغل نیست، صرفا ناچاری است. سرمایهگذاران نیز پول خود را در زمینههای دیگر در مناطق دیگر وارد چرخه میکنند در حالی که اگر زمینههای حضور آنها در کردستان ایجاد گردد میتوانند برای رشد و توسعه این منطقه موثر و مفید باشند».
کاک ابوبکر در مورد وضعیت بقیه اعضای خانواده کاک عثمان و میزان درآمد این خانواده نیز افزود: «یکی از فرزندان کاک عثمان دانشآموز کلاس هشتم و یکی نیز 18 ساله است که او نیز کولبری میکند و آن شب به کوهستان نرفته بود. قبلا کمیته امداد کمک ماهیانهای می کرد ولی اکنون خانواده درآمد مشخصی ندارد». عموی دو کولبر فوت کرده در مورد این که معاون اول رئیس جمهور اعلام کرده به استاندار دستور داده تا سریعا به وضعیت معیشتی خانواده کاک عثمان رسیدگی شود، گفت: «مسئولان نیز همانند بقیه مردم به مراسم ترحیم آمدند، فاتحه خواندند و ابراز همدردی کردند ولی این خانواده واقعا نیازمند کمک و حمایت است».
وی در مورد نگاه مردم کردستان به کولبری نیز گفت: «هیچ کس به این کار علاقه ندارد و صرفا از روی ناچاری به این مسیر روی میآورند». کاک ابوبکر در مورد انتظار از مسئولان در این زمینه گفت: «ما انتظار داریم برای رفع مشکل بیکاری به ویژه برای جوانان کاری جدی صورت گیرد تا به جای کولبری به دنبال تحصیلات و زندگی باشند». از کاک عثمان در مورد حوزه فعالیت کولبرها و نوع اجناس حمل شده توسط آنها پرسیدیم. وی گفت: «کولبرها اغلب اجناس مانند پارچه، سیگار و مانند آنها را از سمت اقلیم کردستان تهیه میکنند و در بازارهای شهرهای مرزی میفروشند. البته رد نمیکنم که برخی اجناس غیر قانونی هم از طریق معدود کولبرهایی به داخل کشور آورده میشود. ولی مشکل اساسی این است که کولبری یک شغل نیست بلکه یک کار نامناسب و خصوصا خطرناک برای بچههای کم سن و سال است».
فعالان اقتصادی: چالش توسعه و بیکاری در کردستان، معلول ناامنی و اخاذی برخی گروههای مسلح است
دو فعال اقتصادی که در دو حوزه متفاوت عمرانی و صنایع غذایی فعال هستند، در مصاحبه خبرنگار ما ضمن ابراز ناراحتی شدید از وضعیت اقتصادی استان و فوت دلخراش دو جوان کولبر، نکاتی را در مورد سرمایهگذاری و تامین امنیت سرمایه بیان کردند. این دو نفر که خواستند نامشان به صورت مستعار در حوزه راهسازی و پرورش ماهی فعال هستند و علیرغم مشکلات متعدد مالی و بانکی در مسیر فعالیت تولیدی خود، همچنان مشغول به کار میباشند.
برخی از گروههای مسلح که تنها هنرشان اخاذی است، عمدا سعی دارند تا این منطقه را توسعهنیافته و بدون زیرساخت عمرانی و اقتصادی نگه دارند تا زمینه برای ناراضی کردن مردم و روی آوردن آنها به کولبری و بهرهبرداریهای سیاسی بعدی فراهم شود
کاوه محمدی، از کردهای سنندج است و استخر پرورش ماهی دارد. او که از نظام بانکی و میزان تسهیلات ارائه شده به فعالان اقتصادی، گلهمند بود، به ما گفت برای فهم بهتر مساله و چرایی اقبال جوانان به پدیده کولبری، باید نگاهی جامع داشته باشیم. وی تاکید کرد که به دلیل توسعه کند، بیکاری، نزدیکی به مرز و نبودن منبع درامد، جوانان مجبور هستند برای امرار معاش خود و خانواده سراغ کولبری بروند. در حالی که از خطرات و زیانهای بلندمدت این کار برای سلامتی خود آگاه هستند. وقتی از او پرسیدیم چرا کارگاههای تولیدی در استانهای مرزی مانند کردستان فعال نیستند، با ابعاد جدیدی از ماجرا و علل توسعهنیافتگی در استان کردستان آشنا شدیم. محمدی گفت: «سرمایه و سرمایهگذار، زمانی وارد فعالیت اقتصادی در منطقهای میشود که از بازدهی، امنیت حقوقی و مالی و حتی جانی خود اطمینان خاطر داشته باشد. زمانی که فعال اقتصادی، امنیت ندارد، منطقه فاقد زیرساخت است و تامین مالی جدی هم صورت نمیگیرد، طبیعی است که سرمایهگذار، پول خود را به منطقه دیگری منتقل کند».
او افزود: «در استانهای کردنشین به طور عام و استان کردستان به طور خاص که به مرزهای غربی کشور هم نزدیک هستند، شاهد فعالیتهای تخریبی زیادی از جانب برخی گروههای مسلح هستیم. این گروههای شبهنظامی، برای تامین مالی فعالیتهای تخریبی و مسلحانه خود باید پول داشته باشند. اینها آنقدر در بین مردم منفور هستند که کسی به آنها کمک نمیکند. لذا برای تامین پول و مایحتاج اقدامات خرابکارانه و مسلحانه، به سراغ اخاذی میروند. اولین هدف هم برای اخاذی، سرمایهگذار و تاجر است. بخشی از فعالیتهای اقتصادی به دلیل ماهیت آن شغل، در مناطق روستایی انجام میشود. برخی از مناطق روستایی هم به مرز نزدیک هستند. محل فعالیت و استقرار این گروهها در نقاط مرتفع و حتی خارج از کشور است. برای تامین مالی و نیازهای خود به صورت تیمهای کوچک وارد کشور میشوند و از فعالان اقتصادی اخاذی میکنند. بارها سراغ کارگاههای تولیدی رفتهاند. کارگر، کارفرما، اموال و ماشینآلات را به گروگان گرفتهاند. محل کارگاه را آتش زدهاند. بارها کارگر یا رئیس کارگاه را گروگان گرفته و در قبال آزادی، پولهای کلان طلب کردهاند. در این فضای ناامنی، کارفرما و سرمایهگذار، حتی حاضر است سرمایه خود را بگذارد و جانش را نجات دهد. طبیعی است که با تعطیلی کارگاه، چند جوان نیز بیکار میشوند و سراغ مشاغل غیرمولد مانند کولبری آن هم با این حجم از خطر میروند. لذا باید توجه کرد که اگر کردستان توسعه نیافته است و جوانانش کولبری میکنند، یکی از مهمترین مقصران، فعالیتهای مسلحانه و تخریبی گروههایی است که توسعه و ثبات را هدف گرفتهاند».
زمانی که فعال اقتصادی، امنیت ندارد، منطقه فاقد زیرساخت است و تامین مالی جدی هم صورت نمیگیرد، طبیعی است که سرمایهگذار، پول خود را به منطقه دیگری منتقل کند.
زانیار رضایی نیز که از سرمایهگذاران غیربومی در استان است، مهمترین دلیل حضور خود در کردستان برای فعالیت اقتصادی را نزدیکی به مرز و کشور مهم عراق اعلام کرد و گفت اگر پروژههای عمرانی با جدیت دنبال شود، زیرساخت توسعه در منطقه شکل گرفته و زمینه برای ارتباط بیشتر اقتصادی و تجاری با کشورهای همسایه تا اروپا فراهم خواهد شد.
این فعال حوزه عمرانی و راهسازی ضمن تایید صحبتهای کاوه محمدی، به نکات جالب دیگری نیز اشاره کرد. وی افزود: «احساس میکنم برخی از گروههای مسلح که تنها هنرشان اخاذی است، عمدا سعی دارند تا این منطقه را توسعهنیافته و بدون زیرساخت عمرانی و اقتصادی نگه دارند تا زمینه برای ناراضی کردن مردم و روی آوردن آنها به کولبری و بهرهبرداریهای سیاسی بعدی فراهم شود. بارها به ماشین آلات راهسازی همکاران من در مناطق مختلف حمله شده است. این ماشینها بسیار گران هستند. همین گروههای مسلح، ماشین را آتش زدهاند. آیا مردم از این اقدامات، متضرر نمیشوند. وقتی راه مناسب نباشد، توسعه رخ نمیدهد. شاهراهها باعث عبور سرمایه و ثروت میشوند. اما این گروهها کاری کردهاند که تجار به دلایل زیرساختی و عمرانی و همینطور امنیت مالی و جانی، به این مناطق نمیآیند».
رضایی افزود: «برای هر کیلومتر راه و بزرگراه و حتی راه روستایی، چندین نفر مشغول به کار میشوند. وقتی پروژه تعطیل میشود، جوان یاد باید به حاشیه شهر مراجعه کند یا کولبر بشود. انتخاب دیگری وجود ندارد. محرومیت و توسعهنیافتگی، بخش عمدهاش به دلیل مسائل زیرساختی است. راه روستایی نباشد، روستا محروم میماند و ثروت اهالی به دلیل عدم ارتباط با شهر و سایر نقاط کشور، روز به روز کاهش مییابد. همین گردشگری در این مناطق نیز به راه مناسب وابسته است. اگر راه نباشد، گردشگری شکل نمیگیرد و جوانان محلی باید به کولبری روی بیاورند».
سخنان این دو فعال اقتصادی و همچنین عمومی فرهاد و آزاد خسروی، نشان از اهمیت توسعه اقتصادی برای ایجاد اشتغال دارد. امری که صرفا با وجود امنیت محقق خواهد شد. اگرچه تلاشها و اقدامات زیادی در سالهای گذشته برای بهبود وضعیت اقتصادی کردستان انجام شده است، اما مرگ تلخ دو کولبر، نشان میدهد کردستان هنوز به توجه بیشتری نیاز دارد و تامین امنیت، وظیفه دولت ایران است.
مصاحبه کننده: لقمان میراحمدی