در کردستان ایران حضور گروههای مختلف با نامهای متفاوت، اما عملکرد فاجعهبار یکسان، سالهاست توسعه و امنیت را سلب کرده است. بسیاری از خانوادهها در سالهای اخیر با پدیده کودکربایی و اخاذی توسط گروههای مسلح و شبهنظامی مواجه شدهاند و جان و مال آنها و وابستگانشان تهدید شده است. در میان این گروهها پ.ک.ک و شاخه ایرانی آن یعنی پژاک، متهم ردیف اول هستند. ربایش و اخاذی و اقدامات تروریستی، کارنامه این گروه است. بیشتر اعضای کودک و زیر سن قانونی این گروه مسلح، در حین فرار از کوهستان و زندانهای پژاک در حین فرار کشته میشوند و پژاک در نهایت دلیل آن را حملات هوایی ترکیه اعلام میکند؛ آن هم با تاخیر چند ساله!
نمونههای بسیاری از این قبیل اقدامات پژاک و پ.ک.ک در دیدبان حقوق بشر کردستان مستند و رسانهای شده است. بعد از چند سال، خبر مرگ اعضا منتشر میشود؛ تاریخ پیوستن و تولد اعضا نیز سانسور میشود. دلیل آن نیز زیر سن قانونی بودن اعضا است.
جنایت جدید پژاک
دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در ابتدای سال 1400 جنایت جدید پژاک را افشا کرد. این گروه تروریستی در اعلام با تاخیر خبر مرگ اعضای ایرانی خود رکورد جدیدی را ثبت و اسامی ۴ نیروی کشته شده خود در سال ٢٠١٨ را در سال ۲۰۲۱ اعلام کرده بود! یعنی بعد از بیش از ۳۶ ماه! خبرگزاری فرات- ارگان مطبوعاتی گروه تررویستی پ.ک.ک و پژاک؛ اعلام کرد که این افراد «روز ٢٢ مارس ٢٠١٨/ ٢٧ اسفند ١٣٩۶، در بمباران منطقه قندیل [از سوی جنگندههای ترکیه] کشته شدهاند. یکی از اعضای ایرانی نیز در میان کشتهشدگان مذکور بودند. نام این فرد ایرانی، حسین کامکار بود.
بیشتر بخوانید:
جنایت جدید؛ نشانه دیگری از تروریستی بودن پژاک در سالروز تاسیس/ ناپدید کردن جوانان کُرد ایرانی
همان زمان، پدر حسین کامکار در گفتوگوی اختصاصی با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، ضمن بیان این نکته مهم که هنوز به طور قطعی از مرگ حسین مطمئن نیستند، افزود: «من به شغل بنایی مشغول بودم. حسین نیز بعد از کسب مدرک دیپلم، با من بنایی میکرد و به امور نمای ساختمان مشغول بود. اما الان حتی به جنازه وی نیز دسترسی ندارم. من برای ملاقات با حسین به قندیل- مقر پ.ک.ک- هم رفتم تا شاید فرجی شود و بتوانم آنها را ببینم. اما انها گفتند حسین در آموزش است. در حالی که ابتدا مدعی عدم حضور وی در قندیل بودند. سراغ خواهر حسین را نیز از پ.ک.ک گرفتم که آنها مدعی شدند وی به سوریه اعزام شده است. من همانجا هم این سوال را پرسیدم که سوریه چه ارتباطی با کردهای ایران دارد؛ اما آنها به من پاسخ ندادند».
بیشتر بخوانید:
فرافکنی و دروغهای پ.ک.ک و خبرگزاری فرات برای فرار از مسئولیت جنایی در مورد «حسین کامکار»
بدین ترتیب، مشخص شد که علاوه بر حسین کامکار، دختر خانواده نیز به پژاک پیوسته و از سرنوشت وی خبری در دسترس نیست.
آوارگی یک پدر
پدر حسین کامکار به ما گفت: «سالها پیش ویروس پژاک وارد محیط خانواده ما در دانشگاه شد. دخترم دانشجویی نمونه و درسش تمام شده بود. در نقده و مهاباد درس میخواند. به آینده وی امیدوار بودم. اما او سر از زندانهای قندیل در آورد و این ویروس روز به روز زندگی ما را به نابودی مطلق نزدیکتر کرد. در حالیکه ما هیچ انگیزهای به هیچ حزب و گروهی نداریم. در هر صورت پژاک وارد خانواده ما شد و فرزندان مرا فریب داد. دخترم سالهاست که در پژاک اسیر شده و وضع روحی و روانی درستی ندارد. دخترم، سروه کامکار در سال 2006 جذب پ.ک.ک شد. قضیه خانواده ما و نابودی آن در اینجا خاتمه نیافت و ربودن پسرم هم در برنامه قرار گرفت. به دخترم اکتفا نکردند و پسرم را هم ربودند. بار اول ربایش حسین، دخترم پژاک را تهدید کرد که در صورت عدم بازگرداندن او به خانواده و کشور، از پژاک فرار خواهد کرد. تهدید دخترم کارگر افتاد و حسین بازگشت. اما این ویروس خانواده ما را رها نکرد پسرم سر به راه شد و در بنایی به من کمک میکرد. آنها آینده من بودند، اما آینده ما توسط پژاک نابود شد. پسرم را دوباره فریب دادند و ربودند. این بار به کسی آدرس محل نگهداری وی را نگفتند و خواهرش نیز نتوانست کاری کند. خواهر وی را به سوریه اعزام کردند تا از منطقه اقلیم دور باشد.
برای ملاقات آنها رفتم. اما پسرم را ندیدم. فقط سروه را دیدم که بسیار شکسته بود و عصبی؛ اکنون از طریق رسانهها متوجه شدیم که حسین کشته شده است. این بود آزادی وعده داده شده؟ دخترم نابود شده، جنازه پسرم مفقود شده و پژاک فقط شعار میدهد.
خانه بهشتی ما را به جهنم تبدیل کردند. سالهاست من و مادرش بیمار شدیم! آرام و قرار نداریم.نگران پسر کوچکترم هستم که او نیز فریب بخورد. مادرش ناراحتی اعصاب پیدا کرده و هر روز چند قرص میخورد. اگر حسین کشته شده؛ جنازه وی کجاست؟ سروه نیز دیگر طالب بازگشت نیست! از ما شرمنده است و خود را مسئول کشته شدن حسین میداند و اصلا اوضاع خوبی ندارد. این جنگ پژاک جز نابودی خانوادههای بیشماری مانند ما، چه ثمرهای داشته است؟ سروه ایرانی است، در سوریه چه میکند؟ جنازه حسین کجاست؟ شما این سوالات را بپرسید. پژاک هرگز به ما جواب نداده است. من دخترم و پسرم را از دست دادم و دیگر امیدی به زندگی ندارم».