سهراب محمدی متولد سال 1317 از سن ده سالگی به هنر و موسیقی کردی خراسان علاقمند شد و در طی عمر پربرکت خود خدمات شایانی را به هنر و فرهنگ این خطه از ایران تقدیم نمود. او یک بخشی بود. بخشی در فرهنگ کردهای خراسان همان ترانهسرای سنتی است. او با صدا و آهنگ، خواه از خود خواه سروده دیگران، به بیان یک موضوع اجتماعی، تاریخی، فرهنگی میپردازد. در بین بخشی ها، آنان که خود میسرایند یعنی خلاقیت دارند و میسرودند از اهمیت بیشتری برخوردارند و گروهی نیز سرودههای دیگران را میخوانند.
اهمیت بخشیگری
در طی قرنها جامعه کرد چه در خراسان چه در بقیه مناطق بیشتر بر پایه زندگی عشایری و متحرک استوار بوده و زمانی که کردهای خراسان در دوره صفوی برای دفاع از مرزهای ایران در شمال شرق و در برابر ازبکها و ترکمنها حرکت کردند در قالب ایل و عشایر بودند. این هنوز هم در عناوین ایلات و عشایر آن منطقه و نام خانوادگی آنان به صورت گسترده وجود دارد و در پایان نام هر ایل و عشایر پسوند “لو” دارند.
بخشیها در طول تاریخ اجتماعی کردهای خراسان نقش مهمی ایفا کردهاند. آنان از طرفی ثبتکننده وقایع اجتماعی و تاریخی بودهاند. به عنوان نمونه، مبارزات سردار عیوض خان جلالی در دفاع از ایران دوره قاجار علیه روسها که شهر فیروزه را از ایران جدا کردند و شاهان قاجار نیز بیلیاقت بودند، توسط بخشیها و در قالب تاریخ شفاهی تا به امروز مانده و مورد استقبال گسترده قرار میگیرد. از طرف دیگر و همان طور که در بالا ذکر شد، زندگی کردها بیشتتر عشایری بود و این نوع زندگی امکان استقرار همیشگی و تاسیس مراکز آموزشی را نداشت لذا مردم بیسواد با گوش کردن به بخشیها – و نه خواندن کتاب – از گذشته خود مطلع میشدند و بدین ترتیب بخشیها معلمان جامعه نیز بودند.
همچنین، در نبود وسایل ارتباط جمعی و ابزارهای سرگرمی مدرن امروزی، مردم عشایر کرد به ویژه در شبهای پاییز و زمستان که اوقات فراغت بیشتتری داشتند با گوش کردن به بخشیها و حضور در کنار آنان سرگرم میشدند و برنامههای بخشیها بهانهای برای گرد هم آمدن و بحث و گفتگوهای طولانی و مفید بود. همچنین، بخشیها با ترانههای خود در پاسداشت اصالت زبانی موثر بودند.
بخشی سهراب محمدی در طول عمر خود توانست در زمینههای مذکور در بالا گامهای مهمی بردارد و به همین خاطر نیز محبوبیت گستردهای داشت.
به نظر میرسد فرهنگ شفاهی کردها از جمله بخشیگری نتوانسته خود را با شرایط دنیای مدرن سازگار کند و متناسب با آن به پیش برود به همین خاطر یا محکوم به نابودی است یا بسیار تضعیف خواهد شد چون از استقبال گسترده قدیم برخوردار نیست مگر این که متناسب با دنیای مدرن متحول شود.