به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، انتقال خانم زینب جلالیان از زندان خوی حاشیههایی را پیرامون ایشان ایجاد کرد و فرصت مناسبی برای نیروهای رسانهای و حامیان اندک گروه پژاک و کاسبان حقوق بشر بود تا بار دیگر با سو استفاده مجدد از خانم جلالیان و خانواده وی، خود را فعال حقوق بشر جا زده و زمینه را برای دروغپردازی و قربان نمودن مجدد وی فراهم کنند.
گزارش اول: اطلاعات دسته اول از زنیب جلالیان
گزارش دوم: توضیحات دیدبان در مورد پرونده زینب جلالیان
گزارش سوم: دروغهایی به نام نامههای زینب جلالیان
به عبارت دیگر، عمده این حاشیهها از سوی افرادی ایجاد شد که هیچ ارتباطی با خانم جلالیان ندارند و این گزاره، نتیجه قطعی تحقیقات میدانی وکلای دیدبان حقوق بشر کردستان ایران است. گروهی که به نام خانم جلالیان، نامه منتشر میکنند، خود را فعال حقوق بشر معرفی میکنند و به نهادهای مستقل حقوق بشری اتهام میزنند. هر گروهی که مخالف تروریسم پژاک و پ.ک.ک و نگران جان زنان و مردان و دختران و پسران کُرد ایرانی باشد که توسط پژاک در معرض تهدید است، از دید پژاک و رسانههای اقماری آن، وابسته به یک نهاد امنیتی جمهوری اسلامی است. جالب آنکه خود پژاک و پ.ک.ک بر اثر اسناد متقن و دقیق و اذعان رسانههای ترکیه و پژوهشگران مستقل، معلول دولت پنهان و میت در ترکیه است.
دیدبان بارها تاکید کرده نه به نهاد دولتی وابسته است و نه رویکرد سیاسی دارد. ما صرفا نگران جان مردم کُرد هستیم و آن را با افتخار فریاد میزنیم. از عدم توسعه تاریخی و دیرینه کردستان ایران عمیقا خشمگین هستیم و یکی از دلایل آن را حضور تروریستهای پژاک و اخاذی آنها میدانیم. پژاک به جای داستانسرایی بهتر است توضیح دهد چرا کولبران را ترور میکند؟ چرا اسرین محمدی را ربوده است؟ چرا از فعالان اقتصادی اخاذی میکند؟ چرا امدادگر هلال احمر را ترور کرده است؟ چرا باید نوجوانان ایرانی را برباید و به قندیل انتقال دهد و آنها را طعمه جنگندههای ترکیه کند؟
ما عمیقا اعتقاد داریم که در سالهای اخیر گزارشها و نامههایی به نام خانم جلالیان منتشر شده که منشاء اغلب آنها رسانههای مربوط به شبه نظامیان پژاک و پ.ک.ک است و خانم جلالیان از وجود و نگارش آن نامهها خبر ندارد. اما هیچ کدام از این نامه ها و اخبار مستند نیست و صرفا ابزاری شده برای کسانی که قصد دارند به عنوان فعال حقوق بشر دیده شوند. آنها نگران امثال زینب نیستند؛ که اگر بودند او را نمیربودند و به کوهستان منتقل و از احساسات خانواده وی نیز سواستفاده نمیکردند. فایلهای صوتی از زندان قرچک به نام زینب و برای زینب منتشر میشود. مگر او خودش زنده نیست؟ چرا دیگران به جای او صحبت میکنند؟ چرا دیگران از قول او خبر کذب ابتلا به کرونا را مطرح میکنند؟ همان دیگرانی که در حسن نیت آنها باید تردید جدی داشت. همانهایی که متهم به هزاران اتهام هستند و اکنون از زینب برای دیده شدن سو استفاده میکنند.
دیدبان حقوق بشر کردستان ایران به عنوان یک موسسه قانونی و حقوقی، علیرغم اینکه مسئولیتی بهصورت رسمی درباره خانم جلالیان ندارد، صرفا از دید انسانی و حوزه جغرافیایی فعالیت خود، موضوع ایشان را از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی پیگیری کرد. به دلیل حساسیت موضوع و اقدامات خرابکارانه و مغرضانه رسانههای اقماری پژاک در انتشار عکسهای جعلی و نامههای دروغین، مجوز دیدار وکلای دیدبان با زینب به سختی و پس از یک ماه پیگیری صادر شد. وکلای دیدبان، تنها و بدون حضور نیروهای امنیتی و انتظامی با خانم جلالیان ملاقات کردند. آنچه که رسانههای کم فروغ و بی مخاطب پژاک منتشر کردند، دروغ محض است. آنها زینب و بقیه دختران ایرانی را به این روز انداختند که در کوهستان کشته شوند و پیکرشان باز نگردد. قطعا رسانههای پژاک، مدعی هستند میسر شدن این دیدار، به دلیل وابستگی دیدبان به یک نهاد امنیتی در داخل جمهوری اسلامی است. این سخن نیز فرار رو به جلو محسوب میشود. در طول سالهای اخیر، نشانههای امیدوار کننده و جدی از یک رویکرد جدید در حوزه حقوق بشر در ایران دیده میشود. فعالان غیردولتی، آزادانهتر مباحث حقوق بشری و حقوق زنان را پیگیری میکنند (بر عکس زندانهای کوهستانی پژاک)؛ از طرفی رویکرد ما به جهت تمرکز بر حوزه حقوق بشر و عدم ورود به مباحث سیاسی، سبب ایجاد اعتماد نهادهای جمهوری اسلامی شده است.
وکلای متخصص دیدبان با خانم جلالیان ملاقات کردند و ایشان را سرحال و امیدوار توصیف میکنند. رسانههای پژاک، واقعا تفاوت زندان با خانه را درک نمیکنند که انتظار شادی حداکثری یک زندانی را دارند؟
خانم جلالیان همچنین از فضای رسانهای پیرامون خود، اظهار بیاطلاعی کردند که وکلای دیدبان قول پیگیری دادند و مایل بودند که از زندان قرچک جابجا شوند. دیدبان تاکید دارد بر خلاف جوسازیهای پژاک و رسانههای وابسته آن، ایشان اصلا آدم سیاسی نیستند. حتی دانش علم سیاست و مسائل حقوقی را نیز ندارند و این امر کاملا مشخص بود.
به دلیل اهمیت سلامت و جان خانم جلالیان به عنوان یک انسان و در وهله بعد، یک زندانیِ کُرد، از ایشان به طور کامل توضیحاتی در مورد بیماریهای پوستی و خبر ابتلا به کرونا اخذ شد. ایشان صراحتا بیماری پوستی را حساسیت توصیف کردند و حتی با جزئیات گفتند که از رفتار پزشک زندان بسیار ناراحت هستند و بر اثر اعتراض ایشان، پزشک تغییر کرده است. همچنین در مورد ابتلا به کرونا که نگرانی همه مردم و زندانیان و خانم جلالیان نیز است؛ دیدبان با قاطعیت اعلام میکند که مدارک پزشکی ایشان رویت شده و زینب جلالیان را علیرغم اینکه علائم کرونا را نداشتهاند، به بیمارستان خارج از زندان منتقل کرده و پاسخ تست ایشان منفی است. خانم جلالیان در جلسه هم ماسکی نزدنده بودند و وکلای دیدبان به ایشان ماسک دادند که با خنده این ماسکها را پذیرفتند. به طور کلی، مشاهدات میدانی وکلای دیدبان نشان داد که وضعیت سلامت ایشان تقریبا مناسب بود و و مشکل حادی نداشتند؛ اگر موردی هم بوده، در حد مواردی است که یک بیماری عادی و عمومی است.
دیدبان مجددا تاید میکند که نامههای جعلی که توسط رسانههای پژاک منتشر میشود، کذب محض است. خانم جلالیان بر اساس ارزیابیها، نه توان نگارش چنین نامههایی دارد و نه حتی میتواند از روی آنها متن را بخواند. این نیز ثمره آموزش اسلحه و دوری از کتاب و مدرسه است که پژاک باید در این زمینه پاسخگو باشد. اما رسانههای پژاک با داستانسرایی تلاش میکنند برای خانم جلالیان فضاسازی کاذب ایجاد کرده و پرونده را مجددا سیاسی- امنیتی نمایند. دیدبان اعتقاد دارد که این واقعیت تلخ را نمیشود انکار کرد که خانم جلالیان یکنیروی شبهنظامی پژاک بوده؛ نه فعال مدنی و حامی حقوق زنان. اصولا پژاک که ازدواج در آن ممنوع است، میتواند مدعی حقوق زنان باشد؟ هزاران دختر ایرانیِ کُرد قربانی پژاک شدند؛ این گروه مدعی حمایت از حقوق کدام زنان است؟ دیدبان اعتقاد دارد که خانم جلالیان قبل از اینکه عضو نظامی یک گروه شبهنظامی باشد، یک دختر ۱۴ ساله بوده که در شرایط دشوار قرار گرفته و او را به کوه بردهاند؛ زیرا وی قدرت تشخیص نداشته است؛ لذا او را نمیتوان با زنانی که آگاهانه جذب پ.ک.ک/ پژاک میشوند مقایسه کرد.
دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، چند سوال ساده از پژاک و پ.ک.ک و تلویزیونهای وابسته به آن دارد؟
1. چرا فرار به جلو میکنید؟ کافی است درباره دروغهایی که پیرامون این دختر رنج دیده میگویید، شفافسازی کنید. چه اشکالی دارد خطاهایی که کردهاید را تبیین کنید و بپذیرید؟ بپذیرید که کودکان را میربایید، کولبران را ترور میکنید، اخاذی، مهمترین منابع مالی شماست، به دشمنان کشور ایران وابسته و علاقهمند هستید و بپذیرید که عکسهای جلالیان را جعل کردید تا او را فعال مدنی و حقوق زنان توصیف کنید.
2. در مورد دیدبان حقوق بشر کردستان ایران مدعی شدهاید این موسسه وابسته به دستگاه امنیتی دولت جمهوری اسلامی است. ما اعلام میکنیم هر مدرک و سندی در این رابطه دارید، حتما منتشر کنید. در غیر این صورت ما علیه شما و دروغهای بیشمارتان در تلویزیونهای خودتان، اعلام جرم خواهیم کرد. تلویزیونهای وابسته به پ.ک.ک/ پژاک، هنوز نمیتوانند اسامی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی را صحیح ذکر کنند، اما باز هم مدعی اطلاعات محرمانه و ارتباط دیدبان با نهادهای امنیتی شدهاند. وقاحت و دروغ، دو کلمهای است که در پژاک معنا میشود.
3. جان زینب جلالیان مهم است. اما چرا تمام تمرکز پ.ک.ک بر وی معطوف شده است؟ پژاک چرا مورد زینب اسرین محمدی و سرنوشت وی سکوت کرده است؟ اصلا چرا پژاک اسرین محمدی را ربوده است؟ چرا خبری از وی در رسانههای پ.ک.ک/ پژاک منتشر نمیشود؟ چرا کسی برای او نامه نمینویسد…