زمستان برای «کولبران» به تلخی میگذرد

در روزهای اخیر، ۹ کولبر که از معابر غیررسمی در استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه تردد کرده‌اند، به دلیل انفجار مین، شلیک مرزبانی و وقوع کولاک و بهمن در نوار مرزی، دچار حادثه شده‌اند.

همین اشاره برای درک این مطلب که زمستان سرد امسال برای کولبران و خانواده های آنها به تلخی در حال سپری شدن هست، کافی است.

این سوال را باید بارها از افراد شناخته شده در جامعه (سلبریتی ها) و حتی مسئولین محلی و کشوری پرسید که چرا به داد کولبران نمی رسند؟!

چرا به این نکته مهم توجه نمی کنند که کولبری پدیده ای است ناشی از اجبار شرایط! کولبری شغل نیست بلکه شبه شغل یا به تعبیری «شغل کاذبی» است برای گذران امور معیشتی.

اگر به همین نکته توجه شود، دیگر موضوعاتی چون «بیمه کولبری» مطرح نمی شود، چرا که مگر می توان کسی را یافت که خواهان و مشتاق این کار طاقت فرسا برای سالهای متمادی باشد؟

شاید تکرار گاه و بیگاه موضوع کولبری و مشکلاتی که برای آنها در مسیر کوهستان ایجاد می شود منجر به عادی شدن این دغدغه و مشکل برای مسئولین و حتی افراد مطرح و چهره اجتماعی شده است!

شاید به این دلیل که زمان انتخابات گذشته و آنهایی که باید مسئولیت های خود را با صحبت های تبلیغاتی برای رفع دغدغه کولبران و خانواده هایشان گرفته اند و دیگر نیازی نمی بینند وقت خود را برای این موضوع صرف کنند!

مشکل مرزنشینان ما سازماندهی کولبران نیست، بلکه توسعه و تقویت اقتصاد منطقه است.

این انتظار از مسئولین دولت ایران می رود که مناطق مرزی ایران بویژه در غرب و شمال غرب را به شکلی ویژه توجه داشته باشند.

این امید وجود دارد که دولت سیزدهم با اهتمامی که نسبت به رفع مشکلات مناطق مرزی و محروم داشته، نسبت به مشکلات مناطق کردشنین نیز با سعه صدر و توجه بیشتری برخورد کند و اجازه ندهد که فضای ناامن ایجاد شده در کسب و کار آن مناطق به واسطه گروه های شبه نظامی چون پ ک ک/پژاک تداوم داشته باشد.

دستگاه سیاست خارجی ایران که ادعا میکند روابط میان ایران و اقلیم کردستان عراق مناسب هست، بهتر است برای رفع این مشکل به نحوی قاطع و جدی ورود پیدا کرده و با مقامات اقلیم کردستان عراق وارد تعامل بیشتری شوند تا بلکه سایه شوم گروه های شبه نظامی که در خاک اقلیم علیه مناطق کردنشین ایران اقدامات بی ثبات کننده انجام میدهند، رفع شود.

آنچه اهمیت دارد احقاق حقوق مردم کردستان است که با نگاهی به وضعیت آنها می توان به عمق مشکلات متعدد اقتصادی و معیشتی حاکم بر مناطق کردنشین ایران پی برد.

جوانان آن مناطق برای امرار معاش نیاز به شغل دارند، اما بنا به شرایط ناپایدار و بی ثبات فضای کسب و کار در آن مناطق، به اجبار به سمت شغل های کاذبی چون کولبری با این سطح از مخاطرات طبیعی و … می روند.

نکته تاسف بار دیگری را باید اشاره کنیم و آن اینکه برخی از کولبران، نخبگان کُردی هستند که بنا به آنچه گفته شد از سر اجبار تن به این شغل کاذب داده اند، این در حالی است که حتما آنها می توانند برای منطقه خود اقدامات بهتر و بیشتری انجام دهند، اما زیر ساخت و ثبات لازم برای این موضوع وجود ندارد.

بدیهی است تا زمانی که امنیت لازم برای آن مناطق تامین نشود، توسعه و پیشرفت، گسترش امکانات و زیر ساخت ها و البته ثبات اقتصادی را در شهرها و روستاهای کردنشین ایران شاهد نخواهیم بود.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید