شکسته شدن ابهام‌آمیز سکوت مرگبار پژاک در مورد تراژدی «اسرین محمدی»/ تحقق پیش‌بینی دیدبان حقوق بشر کردستان ایران و چند سوال

به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران و به نقل از منابع رسانه‌ای وابسته به گروه پ.ک.ک/ پژاک، برخی اخبار حکایت از آن دارد که اسرین محمدی، کودک‌سرباز کُرد ایرانی که پیشتر توسط پژاک ربوده شده بود، اکنون کشته شده است. اما شرح دقیق ماجرا چیست؟ این گزارش دردناک و تحقیقی را تا انتها بخوانید.

ربوده شدن اسرین محمدی توسط پژاک

دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، در گزارشی تکان‌دهنده در 19 فروردین 1399 از ربایش یک دختربچه کُرد ایرانی به نام اسرین محمدی توسط پژاک خبر داده بود. دیدبان در گزارش مذکور نوشته بود: «که پژاک در سال ۱۳۹۶، یک دختر اهل سردشت را ربوده است. این دختر «اسرین محمدی» مشهور به سونیا نام داشته است». پدر وی، در متنی که برای دیدبان حقوق بشر کردستان ارسال کرده است، نوشته: «من، حسن محمدی، ساکن شهر سردشت، از گروه پژاک شکایت می‌کنم که در سوم ماه گلاویژ/مرداد سال ۱۳۹۶ دختر ۱۳ ساله من به نام اسرین محمدی مشهور به سونیا را دزدیده و بدون اجازه والدین منتقل، در مقرهای گلاله مخفی کرده است. علی‌رغم مراجعه من و مادرش به مقر آنها، اعضای این گروه پاسخگو نشدند. لذا از دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران، حکومت اقلیم کردستان و سازمان‌های بین‌المللی درخواست می‌کنم به داد ما برسند و سونیای دانش‌آموز را به ما برگردانند».

شکایت پدر اسرین محمدی

کارشناسان و وکلای دیدبان درگزارشی در ابتدای سال 1399 اعلام کردند که بر اساس اخبار دقیق و موثق واصله از منابع محلی، فردی به نام کاوه سقزی، کودکان کُرد ایرانی را فریب داده و ربوده و در شهر پنجوین تحویل پژاک می‌دهد. این نوجوانان بی‌گناه برای طی دوره‌های آموزشی به مقرهای غیراستاندارد پژاک در کوهستان منتقل شده و متاسفانه بر اثر بهمن در زمستان 1398 جان خود را از دست دادند. در این فاصله نیز خانواده‌ها بسیار نگران بوده و از سرنوشت فرزندان خود هیچ خبری نداشتند.

کاوه سقزی- عامل ربایش اسرین و نوجوانان کُرد ایرانی

کشته شدن اسرین محمدی در مقرهای پژاک

متاسفانه، طبق اطلاعاتی که به دست دیدبان حقوق بشر کردستان ایران رسیده بود، همان زمان نیز اعلام شد که «اسرین محمدی نیز در میان افرادی است که در آن فاجعه، جان خود را از دست داده‌اند». دیدبان پیش‌بینی کرده بود که «با توجه به رویه پژاک در انتشار با تاخیر اخبار مرگ اعضای خود، باید شاهد باشیم که در آینده نزدیک رسانه‌های پ.ک.ک و پژاک، خبر مرگ اسرین را بر اثر حملات ترکیه اعلام کنند. زیرا پ.ک.ک و پژاک اخیراً اخبار مرگ اعضای خود را با تاخیر منتشر و همچنین تاریخ مرگ اعضای خود را به سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ مرتبط می‌کنند. احتمالا بسیاری از این اعضا، بر اثر کرونا یا سقوط بهمن یا حتی تسویه‌حساب‌های درونی پ.ک.ک کشته شده‌اند، اما پژاک مرگ آنها را به حملات ترکیه ارتباط داده است. اگر اسرین محمدی نیز در میان افراد تازه کشته شده باشد (که متاسفانه، ظاهرا این اتفاق تلخ رخ داده است) شاید چند ماه دیگر، پژاک خبر کشته شدن اسرین را بر اثر حملات ترکیه یا کرونا اعلام و از خود، سلب مسئولیت نماید».

مشروح گزارش دیدبان در مورد مرگ اسرین محمدی در مقرهای پژاک

تحقق پیش‌بینی دیدبان حقوق بشر کردستان ایران

اکنون متاسفانه باید گفت در مدت کمتر از 3 ماه، پیش‌بینی دیدبان محقق شده است و رسانه‌های اقماری پ.ک.ک، خبر کشته شدن اسرین را با ابهام و احتملا جعل خبر/ عکس مخابره کرده‌اند. امروز، چهارشنبه 1 ژوئیه 2020 (11 تیر 1399)، خبرگزاری فرات، ارگان اطلاع‌رسانی (سفیر مرگ نوجوانان ایرانی) وابسته به پ.ک.ک، اعلام کرده که گروه تروریستی «ی.ر.ک» وابسته به پژاک، تایید کرده که اسرین در در کوهستان آسوس بر اثر حملات هوایی هواپیماهای جنگنده ارتش ترکیه به منطقه آسوس در سال ٢٠١٩ (؟!) کشته شده است. خبرگزاری فرات، کد سازمانی اسرین را «اویندار بریوان» و محل تولد وی را روستای کچل‌آوا از توابع سردشت (ارومیه) معرفی کرده است.

ابهامات و سوالات دیدبان حقوق بشر کردستان ایران

دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، ضمن ابراز تاسف عمیق از دروغ‌پردازی و شارلاتانیسم رسانه‌ای و رویکرد چندش‌آور حاکم بر پژاک و پ.ک.ک و نهادهای اقماری آنها، اعلام می‌کند با توجه به دروغ‌های قبلی پ.ک.ک و خبرگزاری فرات، چند ابهام و سوال جدی در این مورد دارد و هرگز خبر کشته شدن اسرین محمدی بر اثر بمباران ترکیه را تا زمان وصول اسناد دقیق و بین‌المللی و تایید آنها توسط وکلای دیدبان، تایید نخواهد کرد.

1. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، حداقل 3 ماه است در مورد اسرین محمدی اطلاع‌رسانی کرده است. خبر ربایش وی توسط پژاک و اعزام او به کوهستان قندیل برای جنگ در سنین کودکی، بارها در گزارش‌های دیدبان مخابره شده است. نهادهای حقوقی داخلی بر اثر تلاش‌های دیدبان و وکلای آن پیگیر پرونده اسرین هستند. چرا همان زمان، پژاک خبر کشته شدن اسرین را منتشر نکرد؟ وقتی یک نوجوان در سال 2019 کشته شده است، چرا باید در تابستان 2020، خبر کشته شدن وی منتشر شود؟ آیا پژاک و پ.ک.ک قصد دارند پرونده اسرین را مختومه کنند؟ آیا آنها باز هم دروغ می‌گویند تا دیدبان دیگر پیگیر پرونده اسرین نباشد؟ چرا پ.ک.ک، باید اخبار مرگ اعضای خود را با تاخیر و پس از حدود 24 ماه، اعلام کند؟ اگر اسرین کشته شده است، چرا پ.ک.ک رویکرد تاخیری در اعلام خبر مرگ وی دارد؟ آیا قصد سواستفاده از اسرین وجود دارد؟ آیا این افراد در اثر منازعات داخلی کشته شده‌اند یا سقوط بهمن و یا حتی ابتلا به کرونا؟ به نظر می‌رسد «طرح فریب پژاک» برای عدم پیگیری موضوع اسرین توسط دیدبان بسیار جدی است. آنها قصد دارند پرونده را مختومه اعلام کنند؛ بدون آنکه حداقل جنازه اسرین را به خانواده‌اش تحویل بدهند.

تصویر منتشر شده از اسرین

بیشتر بخوانید: خبر کشته شدن جعفر پورنگ با تاخیر منتشر شد

2. خبرگزاری بدنام فرات، عکس زیر را از اسرین منتشر کرده و نوشته است وی در سال 2017 به پژاک پیوسته است. این امر، مصداق بارز کودک‌سربازی است. اسرین در آن زمان چند سال داشته است؟ دیدبان تاکید می‌کند که پ.ک.ک و شاخه ایرانی آن یعنی پژاک، به دلیل استفاده از کودک‌سرباز و افراد زیر ۱۵ سال، ناقض حقوق بشر هستند و باید در مجامع بین‌المللی پاسخگوی اقدامات خود باشند. شورای امنیت نیز در گزارش اخیر خود در مورد پ.ک.ک و گروه‌های مسلح وابسته به آن می‌نویسد: «متوسط سن کودک سربازان عضو پ.ک.ک و شاخه‌های آن ۱۰ الی ۱۳ سال است و این کودکان پس از آموزش مقدماتی نظامی در قندیل راهی جنگ در شنگال و یا شمال سوریه شده‌اند». کودک 13 ساله باید در مدرسه و کنار خانواده‌اش باشد یا در مقرهای پژاک؟

تاخیر در اطلاع‌رسانی مرگ اعضا؛ سیاست جدید پ.ک.ک/ پژاک

3. جعلی بودن عکس اسرین، یکی از شائبه‌های جدی در خبر خبرگزاری پ.ک.ک است. به نظر می‌رسد عکس دستکاری شده است. چهره فردی که پ.ک.ک مدعی است، اسرین محمدی نام دارد، شباهت زیادی با عکس‌های کودکی اسرین ندارد. این امر وقتی مهم است که بدانیم پ.ک.ک و رسانه‌های آن، در جعل عکس و انتشار گسترده آن، کارنامه سیاهی دارند. آنها بارها عکس‌های زینب جلالیان در مقرهای پژاک را جعل کردند تا مخاطب به این باور برسد که زینب جلالیان، بی‌گناه و صرفا یک فعال مدنی است و نه عضو مسلح پژاک. امری که پس از مدت‌ها و در اثر افشاگری‌های دیدبان حقوق بشر کردستان، اصلاح شد؛ آن هم بدون توضیح و عذرخواهی از مخاطبان. همین رویه در مورد شیرین علم‌هولی نیز توسط فرات در دستور کار بود. ظاهرا این خبرگزاری، جز دروغ و انتشار خبر مرگ، کار ویژه‌ای ندارد (لینک‌های پایین).

عقب‌نشینی خبرگزاری فرات از جعل عکس‌های زینب جلالیان

جعل عکس شیرین علم‌هولی توسط پ.ک.ک

نحوه تبدیل یک عضو مسلح به یک فعال مدنی در پژاک

4. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران اعلام می‌دارد که عدم اطلاع‌رسانی در رابطه با وضعیت افرادی که به عضویت پ.ک.ک. درآمده‌اند و همچنین تاخیر در اعلام خبر کشته شدن اعضای آن در درگیری‌ها، مصداق بارز جرم ناپدید شدگی اجباری بوده و مرتکبین آن از جمله سران این گروه باید طبق قوانین بین‌المللی محاکمه شده و مجازات شوند. این رویکرد و رویه، یک جنایت علیه بشریت است. کودکان را می‌ربایند، در میدان جنگ و در غارهای مخفی به کشتن می‌دهند؛ و بعد از چند سال خبر مرگ آنها را منتشر می‌کنند. این رویکرد پ.ک.ک و پژاک، یک جنایت بین‌المللی است (اینجا را بخوانید)

5. در وقوع این آدم‌ربایی و جنایت آشکار، مقصر اصلی پ.ک.ک و پژاک است. آنها باید پاسخگوی خون جوانان و کودکان ایرانیِ کُرد باشند که در جنگ ترکیه و یک گروه مسلح، کشته شدند. جنگ پ.ک.ک و ترکیه، جنگ کُردی نیست. جنگ کردهای ایران هم نیست. چرا نوجوانان ایرانی باید قربانی پ.ک.ک و جنگ آن با ترکیه شوند؟ اما سوال مهم‌تری نیز وجود دارد. چرا در این مورد، رسانه‌ها، نخبگان کُرد، سلبریتی‌ها، فعالان به اصطلاح حقوق بشر و… ساکت بودند؟ چرا کسی در مورد اسرین محمدی، هشتگ نزد و مصاحبه نداشت و شمعی روشن نکرد؟ آیا او ایرانی و انسان و کُرد نبود؟ آیا وی حق حیات و تحصیل نداشت؟ چرا فعالان حقوق بشر کُردی، سکوت کرده‌اند؟ آنها هم شریک جرم پژاک هستند. چرا دولت ایران به طور جدی پیگیر وضعیت اسرین و امثال او نبوده و نیست؟ چرا باید ایرانی‌ها، قربانی جنگ پ.ک.ک و پژاک شوند؟

 دیدبان حقوق بشر کردستان ایران موارد متعددی از ربایش و اجیرسازی کودکان و دختران هم سن و سال اسرین را گزارش کرده که فرق آنها با امثال «رومینا اشرفی» (دختر گیلانی) آن است که به جای شهر‌های مرکزی ایران در روستای مرزی ایران این جنایات رخ داده است و تقریبا دل هیچ کسی را به درد نیاورده است. گویی مادران داغدار آنها مادرانه‌هایشان کم رنگ‌تر از مادرانه‌های مادر داغدار رومینا است. اصلا کسی اسرین محمدی را می‌شناسد؟ می‌داند داستان تلخ او چیست؟ چرا همه به کولبران توجه می‌کنند و مرگ آنها را بر اثر یخ‌زدگی و سرما پوشش می‌دهند؟ این کولبران، ثمره فعالیت همین گروه‌های مسلح، نبود امنیت اقتصادی و اخاذی توسط آنها هستند. امثال نیان درویشی را چند نفر می‌شناسند؟ آیا غیر از این است که وزارت خارجه ایران، مسئول پیگیری حقوق ایرانیان است؟ چرا وزارت خارجه و نمایندگی‌های آن در اقلیم کردستان عراق، موضوع اسرین را از مسئولین اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان عراق مطالبه نمی‌کنند؟ اگر به جای اسرین، یک دختر تهرانی بود نیز آنها همینطور عمل می‌کردند؟ چرا در مورد اسرین و بنیامین فرج‌زاده شاهد فشار دیپلماتیک ایران به اقلیم نیستیم؟ دولت ایران و وزارت خارجه باید بدانند که دولت اقلیم کردستان تا آن حد که ادعا می‌کند در مقابل پ.ک.ک. ناتوان نیست؛ بلکه تنها اهداف سیاسی و منفعت‌طلبی دولتمردان کرد است که مانع ایفای مسئولیت‌های این دولت در قبال فعالیت‌های غیر قانونی پ.ک.ک. می‌شود. این فعالیت‌ها، منجر به مرگ جوانان ایرانی می‌شود و متاسفانه دولت ایران نیز پیگیری نمی‌کند. قوه قضاییه جمهوری اسلامی، باید به طور جدی این مسائل را در دستور کار قرار دهد. مبارزه با فساد، تنها وظیفه این قوه نیست. حفظ جان اتباع ایرانی نیز اهمیت دارد. ستاد حقوق بشر قوه قضاییه باید گزارش دقیقی از اقدامات خود در این گونه مسائل ارائه دهد.

بیشتر بخوانید: اسرین؛ رومینای فراموش شده کردستان

6. بر اساس اطلاعات موثق دریافتی از منابع محلی، پدر اسرین یک روستایی بی‌سواد است که پس از ربایش دخترش توسط شبه‌نظامیان پژاک، به دلیل بی قراری‌های مادر اسرین، عازم اقلیم شد تا دخترش را بازگرداند. اما او حدود سه ماه توسط پژاک ‌زندانی شده و تهدید می‌شود. پژاک اسرین و مادرش را به مرگ تهدید می‌کند. لذا پدر اسرین به جهت حفظ جان اسرین‌ و مادرش سکوت می‌کند و خود را در اختیار آنها قرار می‌دهد. بلکه در بک فرصت مناسب بتواند با دخترش فرار کند؛ ولی موفق نمی‌شود. آنها پدر اسرین را در شهر قلادزه نگه داشته‌اند و از او جهت کارهای پشتیبانی پژاک استفاده می‌کنند. این یک گروگان‌گیری رسمی است که متاسفانه هیچ نهاد رسانه‌ای و سیاسی در ایران پیگیر آن نیست. در واقع، بی‌سوادی پدر اسرین و فقر از یک‌طرف و نگرانی برای حفظ جان خانواده از طرف دیگر، او را مجبور به همراهی کرده است. یک ‌منبع خبری به دیدبان گفت که هفته پیش اعضای مسلح پژاک به پدر اسرین گفتند «این دختر بچه‌ برای ما دردسر درست کرده است. ما میخواهیم اعلام کنیم در بمباران آسوس کشته شده تا رسانه‌های ایران او را فراموش کنند». دیدبان حقوق بشر کردستان ایران امیدوار است بر اساس این خبر، اسرین محمدی زنده و از سقوط بهمن، جان سالم به در برده باشد و به کانون گرم خانواده بازگردد. عموی اسرین به خبرنگار دیدبان گفت: «از ناراحتی و شدت فشار روحی، روستا را ترک کرده است. او نمی‌تواند جای خالی اسرین را ببیند. وی گفت دو سه هفته در عراق حضور داشته، اما نتوانسته برادرزاده‌اش را ببیند». ممانعت از ملاقات نیز رویه مرسوم پژاک است. با توجه به موارد منتشر شده در این گزارش بلند، باید گفت به احتمال زیاد، خبر مرگ اسرین محمدی دروغ جدید پژاک است. انها قصد دارند پرونده و پیگیری دیدبان را مختومه اعلام کنند. اما دیدبان حقوق بشر کردستان ایران صدای مظلومیت خانواده‌های کُرد ایران را تکرار خواهد کرد. حتی اگر نخبگان، هنرمندان و فعالان حقوق بشر و حقوق زنان و نهادهای مسئول، خود را به نشنیدن زده باشند. حتی اگر هیچ نهاد مسئول در ایران پاسخ ندهد و پیگیری نکند و سران پژاک و پ.ک.ک، فرافکنی کنند. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، صدای اسرین و سایر کودکان و نوجوانان کُرد ایرانی خواهد ماند…

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید