گمشدگان در پژاک؛ نمونه اول: رسول عبداللهی

یکی از اعضای سابق پژاک در یادداشتی اختصاصی برای دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، به بررسی ناپدیدسازی اجباری و به کام مرگ فرستادن نوجوانان کُرد ایرانی در گروه تروریستی پژاک/ پ.ک.ک پرداخته و اطلاعات اختصاصی در مورد «رسول عبداللهی» در اختیار دیدبان قرار داده است.

نام: رسول عبداللهی

نام سازمانی: آوارش کاراسو

شهر: ماکو

تاریخ تولد: ۱۹۹۰

تاریخ عضویت: ۲۰۰۶ (در سن ۱۶ سالگی و بر خلاف اصول حقوق بین‌الملل و حقوق بشر)

تاریخ مرگ: ۲۰۱۰- حکاری

 

 

بیشتر بخوانید:

بهمن اورامی؛ کودک‌سرباز قربانی تروریسم پژاک

 

در سال ۲۰۰۶ در زاپ کودکی را دیدم که گوشه‌گیر و غرق در دنیای خوش بود. او مشغول تمیز کردن اسلحه‌اش بود که من نزدیکش شدم و شیوه تمیز کردن اسلحه به صورت صحیح را به او آموزش دادم. او اسلحه را در جمع تمیز می‌کرد و سر سلاح را به سمت خود گرفته بود!

 

 

آن نوجوان، لکنت زبان داشت و نمی‌توانست صحبت خود را راحت به مخاطب برساند. او کودک بود و هنوز موهای صورتش در نیامده بود! نامش را پرسیدم و گفت: «آوارش، اهل ماکو و از عشیره جلالی هستم». مشخص بود که از خانواده‌ای فقیر به گروه پیوسته است؛ اما مودب بود. از سن او پرسیدم که گفت ۱۶ سال دارد. او قبل از پیوستن به پژاک، مشغول قاچاق سوخت بود. خودش به من گفت اصلا پ.ک.ک را نمی‌شناخت.

 

 

بوتان و زاگرس مناطقی هستند که پ.ک.ک برای تبعید اعضا از آنها استفاده می‌کند. این مناطق بسیار صعب‌العبور هستند. اگر کسی خواست از گروه جدا شود به این مناطق اعزام می‌شود تا عملا تبعید و در نهایت کشته شود؛ مانند آوارش! پ.ک.ک هم خوب می‌دانست که حکاری جای این کودک نبود و او نمی‌توانست حتی یک کلمه را درست ادا کند. اما پ.ک.ک وی را به صورت نگهبان به کار گرفته بود!

 

پژاک پاسخ دهد؛ دیار جهانبخش کجاست؟

 

او در خواب کشته شد؛ بر اثر غفلت مسئولش که باید از جان او مراقبت می‌کرد… فرمانده‌ی بی‌خیال، باعث مرگ وی شد. جنازه‌اش کجاست؟ پ.ک.ک طبق معمول، مخفی کرده است… او مانند هزاران نفر دیگر از اعضای پ.ک.ک، ناپدید است…

 

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید