غزل در خانوادهای در روستای بری در شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. به درس و ادامه تحصیل علاقه داشت تا این که روزی از طریق چند دوست نادوست با اعضای پژاک آشنا شد. این اعضا برای تبلیغ ایدئولوژی مسموم عبدالله اوجالان و کشاندن کودکان و نوجوانان به کام مرگ به منطقه آمده بودند. غزل نیز در دام آنان افتاد.
اعضای پژاک غزل را به قندیل بردند و با نام سازمانی اویندار بری وارد آموزش شستشوی مغزی کردند. غزل سابق و اویندار جدید مدت کوتاهی پس از عضویت ناشی از فریب برای جنگ با ارتش ترکیه راهی حکاری شد. اویندار در درگیری کشته شد اما کسی نمی داند آیا دفن شد یا نه و اگر شد کجا؟
اگر پژاک او را به کشتن نمیداد، اکنون در شهریور روز تولد خود را جشن میگرفت…