نه تنها در کردستان ایران، کردهای ترکیه نیز آشکارا اعتراض می خود را درباره سرنوشت فرزندان خود مطرح می کنند.
در حالی که تحصن خانوادهها علیه پکک در استان دیاربکر در حال پایان دادن به سومین سال خود است، وقایع کودکان ربوده شده واقعیت جذب کودک سربازان توسط این گروه را آشکار میکند.
تظاهرات پس از آن آغاز شد که هاجر آکار در مقابل دفتر حزب دموکراتیک خلق ها (HDP) در دیاربکر حاضر شد و خواستار بازگشت پسرش شد. پسر آکار بعداً در ۲۴ آگوست ۲۰۱۹ به خانه بازگشت – ای اتفاق باعث امیدواری بسیاری از خانوادههای دیگر شد. از زمانی که تحصن خانواده ها در ۳ سپتامبر ۲۰۱۹ آغاز شد، این جنبش به سرعت از دیاربکر به وان، موش، شرنخ، حکاری، ازمیر و حتی برلین گسترش یافت. از آن زمان ۱۰۶۴ روز می گذرد و تاکنون ۳۰۳ خانواده به این تحصن پیوسته اند و ۳۷ مادر به فرزندان خود رسیده اند.
سال هاست که کودک سربازان به زور توسط پ.ک.ک بکار گرفته می شوند. پکک بکارگیری کودکان خردسال را ترجیح میدهد، زیرا به آنها راحتتر میشود ایدئولوژی خود را تحمیل کنند و پتانسیل خدمت طولانیتر را دارند. گزارش اخیر سازمان ملل در مورد کودکان در درگیریهای مسلحانه نشان میدهد که پکک در سال ۲۰۲۱، ۲۲۱ کودک سرباز را در سوریه به کار گرفته است.
در این گزارش به تعداد کودکانی که در ایران و ترکیه بکار گرفته شده اند تاکیدی نشده است.
علاوه بر این، گزارش سازمان ملل متحد با عنوان «کودکان و درگیریهای مسلحانه در جمهوری عربی سوریه» که در ۱۸ می منتشر شد، ادعا میکند که ۴۱۷ کودک توسط شاخه سوریه PKK، YPG، بین جولای ۲۰۱۸ تا ژوئن ۲۰۲۰ مورد استفاده قرار گرفتهاند. کودک سربازان کشف نشده دیگر هم وجود دارند که در گزارش های بین المللی به آنها اشاره نشده اند.
همانطور که در یک مقاله تحلیلی بر اساس تحقیقات میدانی منتشر شده توسط خبرگزاری آنادولو (AA) توضیح داده شد، وقایع کودکان ربوده شده به مردم کمک می کند تا مادران دیاربکر ماهیت واقعی شیوه های بکارگیری کودکان در پ.ک.ک را بهتر درک کنند.
اولین روایت از سه روایتی که به آشکار شدن این واقعیت کمک می کند، روایت روژهات چیفچی است. روژهات شش سال پیش زمانی که فقط ۱۵ سال داشت در حکاری ربوده شد. او در این سال های طولانی دو بار با خانواده اش تماس گرفت و در حالی که تلاش می کرد از اردوگاه فرار کند توسط شبه نظامیان پ ک ک دستگیر شد.
بعداً، پکک ناخنهای روژهات را کشید تا او را از تلاش دوباره برای فرار منصرف کند. در همین حال، مادر و برادر روژهات در اردوگاه های پ.ک.ک از جمله در کوهستان قندیل به دنبال او بودند.
در یکی از این ملاقاتها، برادر روژهات با شبهنظامیان پکک وارد مشاجره شد که آنها روژهات را به خانوادهاش پس ندادند و حتی اجازه ندادند او را ببینند. اندکی پس از بازگشت خانواده روژهات به خانه، شبه نظامیان نیمه شب به روستای آنها یورش بردند و برادر بزرگتر روژهات را در انبار خانه کشتند.
حمزه آدیامان تنها ۹ سال داشت که توسط پ.ک.ک ربوده شد. هیچ کس باور نمی کند که یک پسر ۹ ساله به میل خود به یک سازمان تروریستی پیوسته باشد. حمزه در روستای قرهداغ در حکاری زندگی می کرد و در مقابل مدرسه اش ربوده شد. وقتی خانواده او متوجه گم شدن فرزندشان شدند، برای جستجوی او به مدرسه رفتند و ماشین سیاه رنگی را دیدند که به اعتقاد آنها حمزه در آن بود. بعداً پکک و HDP به خانواده گفتند که حمزه با سقوط در رودخانه زاپ جان باخت. با این حال، والدین او معتقدند که این یک دروغ بود.
آنها دو بار از HDP کمک خواستند و به آنها گفتند “کودک شما نه در اینجا و نه در PKK نیست.” با این حال، خانواده عکسی از حمزه داشتند که لباسهای پکک را پوشیده و اسلحهای در دست دارد.
خانواده حمزه امید خود را از دست ندادند و برای بازگرداندن حمزه ۲۰ بار دیگر به اردوگاه های پ.ک.ک در عراق مراجعه کردند. در یکی از این دیدارها، پدر حمزه پسرش را در یک ماشین در منطقه خاکورک دید و او را صدا زد اما حمزه نتوانست جواب دهد. اعضای پ.ک.ک بلافاصله خودرو را از آنجا دور کردند. پدر حمزه گفت: «هشت نفر دیگر در آن وسیله نقلیه بودند که همه شبیه بچه بودند».
در آخر ایوب باران. او در ۹ سالگی با PKK آشنا شد. در ۱۴ فوریه ۲۰۱۱، پ.ک.ک و هواداران آن از کودکان روستای او خواستند که به مدرسه نروند و به تظاهرات سالگرد دستگیری عبدالله اوجالان (رئیس تروریست و زندانی پ ک ک) بپیوندند.
با این حال، پدر ایوپ، برخلاف میل سازمان تروریستی ایوب را به مدرسه فرستاد. در همان روز، شبهنظامیان پکک به ایوب یک بمب دادند تا آن را منفجر کند که او دست چپ خود را در این حادثه از دست داد. ایوب پس از مدتها درمان، هنگام بازی در حیاط خانهاش ناپدید شد و خانوادهاش دیگر خبری از او نداشتند.
عبدالله اربوغا، محقق می نویسد، این مصاحبه از پدر ایوب پرسیده شد که چرا پ ک ک کودکی را میرباید که از زمانی که دستش را از دست داده است نمی تواند اسلحه در دست بگیرد و او برای این گروه چه فایده ای می تواند داشته باشد.
پاسخ پدر بسیار واضح بود: “آنها قطعا او را ربودند تا از او به عنوان یک بمب گذار انتحاری استفاده کنند.”
بازگشت کودکان پس از مشاهده تماس های مادرانشان در رسانه ها انگیزه ای برای سایر خانواده ها بوده است. مادران دیاربکر به شدت معتقدند که روزی همه کودکان اسیر شده توسط پ.ک.ک آزاد خواهند شد.