جمیله یک دختر کُرد ۱۰ ساله بود که در شرناخ زندگی میکرد. او در کوچه مشغول بازی با دوستانش بود اما نمیدانست که در ساعت منع آمد و شد کسی نباید در کوچه دیده شود، حتی برای بازی.
به خاطر این قانونشکنی به جمیله شلیک شد. امینه، مادرِ بیخبر جمیله چند بار صدایش زد اما جوابی نشنید. زمانی بالای سر کودک رسید که جانی در بدن نداشت.
مادر میخواست با آمبولانس او را به مرکز درمانی برساند اما امکان تردد هم به دلیل حکومت نظامی وجود نداشت. مادر درمانده که نمیتوانست قبول کند دخترش دیگر نفس نمیکشد شب تا صبح او را در آغوش گرفت و بر دستانش حنا گذاشت. چون جمیله خیلی حنا دوست داشت.
برای اینکه جسد جمیله فاسد نشود مجبور شدند آن را برای دو روز در فریزر خانه قرار دهند. سپس جسد توسط مسئولان منطقه به خاک سپرده میشود، آن هم بدون مراسمات متعارف ترحیم.
حتی در روز تشییع جنازه زنی با پرچم سفید در جلوی جمعیت میرود تا کسی به آنها کاری نداشته باشد. و این خاطره تلخ همیشگی را برجای گذاشت که هر بار در فریزر باز میشود، اتفاق آن روز تازه میشود.
شرح ماجرا
دو کودک ده ساله جمیله چاگرگا و سلمان آگار هر دو در زمان منع آمد و شد اعلام شده از ۴ تا ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۵ کشته شدند. خانوادههای هیچ یک از بچهها نتوانستهاند آنچه را که در آن روزها پشت سر گذاشتهاند فراموش کنند.
سلمان در محله نور کشته شد. پدرش مهمت آگار گفت که آنها از روستای روستای کرککویون (دشت لالا) در دامنه کوه گبر تحت فشار بودهاند تا در دهه ۱۹۹۰ به شبهنظامیان تحت حمایت دولت موسوم به «محافظان روستا» (تکاور) بپیوندند. از آنجا که خانواده آگار از کار به عنوان نگهبان روستا امتناع کردند، مجبور به ترک خانه خود شدند و به جزیره مهاجرت کردند.
پدرِ سلمان، در توضیح لحظه قتل پسرش می گوید: «پسرم در زمان منع رفت و آمد در خارج از خانه ما در محله نور روی یک گودال نفت نشسته بود که توسط تیراندازان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.»
آگار میگوید که پسرش بعد از اذان مغرب مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد و جسد او به شیرناک منتقل شد. او عصبانی است که طی شش سال هیچ پیشرفتی در روند قانونی پرونده وجود نداشته است.
در بیانیهای که دادم گفتم که توسط تیراندازان تیر خورده است. معلوم است چه بر سر ما آمد. ما پرونده را تا انتها دنبال میکنیم. آنها همه کشتهشدگان، از جمله کودکان ده ساله و حتی یک نوزاد را به عنوان تروریست شناسایی کردند. آنها حتی حیوانات را کشتند».
پدر جمیله، رمضان چاگرگا، هفت نفر از اعضای خانواده خود از جمله دو خواهر خود را هنگامی که خانهاش در محله جودی مورد اصابت خمپاره قرار گرفت، از دست داد. اکنون، ۲۳ سال بعد، او تجربیات خود را در جریان منع رفت و آمد نه روزه که دخترش توسط تیرانداز از پشت تیرباران شده و کشته شد، بیان میکند.
«آنها با سلاحهای سنگین شلیک میکردند. آب و برق قطع شده بود. روی ساختمانهای بلند تکتیرانداز وجود داشت. دخترم جمیله و دیگر بچههای ما بیرون از در بودند. دخترم در تیراندازی کشته شد و ما او را به خانه آوردیم و او را شستشو دادیم و روی دستانش حنا گذاشتیم.»
بیشتر بخوانید:
دفاع پلیس ترکیه از زیرگرفتن یک کودک کُرد
چاگرگا به یاد میآورد که آمبولانسی که آنها تماس گرفتند به دلیل ممنوعیت تردد اجازه ورود به محله را نداشت و میگوید: «ما یک فریزر گرفتیم و جسدش را داخل فریزر گذاشتیم.
بعد از اینکه جسد را دو روز در فریزر نگه داشتیم به ما گفتند که او را به جاده ایدیل بیاورید. وقتی او را به آنجا بردیم به سمت ما شلیک کردند. بعداً یک نماینده و شخص دیگری او را به آمبولانس سپردند».
چاگرگا تجربیات خود را طوری بیان میکند که گویی دیروز بوده است. وی گفت که هرگز پیگیری این پرونده را رها نمیکنند و تا زمانی که نام مسئولان این اقدام وحشتناک افشا نشود به مبارزه قانونی خود ادامه خواهند داد. او گفت: «مهم نیست چقدر موجه هستیم، دولت تصریح کرد که ما موجه نیستیم.
ما دیدیم که ترکیه هیچکس را که نامش کردی باشد و زبانش کردی باشد نمیپذیرد. چگونه میتوانیم در مقابل این ظلم و بیعدالتی و سوء استفاده سکوت کنیم؟»
امینه مادر جمیله با چشمانی اشکبار دخترش را توصیف می کند که او را «جیزیر» می نامد. « وقتی جیزیر مورد اصابت گلوله قرار گرفت سه باراو را صدا زدم. هیچ صدایی از او نمیآمد. آخرین کلماتش این بود: «اوه! مامان! » او توضیح میدهد که چگونه حنا را روی دست و موهای دخترش بعد از تیراندازی گذاشتند.
او میگوید که آنها پس از مرگ جمیله با آمبولانس تماس گرفتهاند اما آمبولانس گفته است که به دلایل امنیتی نمیتوانند بیایند. او ادامه میدهد: «بدن جیزیر را در یخچال گذاشتیم تا بو ندهد. از آن روز هر بار که یخچال را باز میکنیم ، همان درد را بارها و بارها تجربه میکنیم».
امینه در پایان گفت: «شش سال است که هیچ چیز در نظر ما خوب نبوده است. آزار و شکنجه همچنان ادامه دارد. ما میخواهیم اکنون صلح برقرار شود. در حال حاضر میخواهیم ریختن خون مردم متوقف شود. هیچ چیز بهتر از صلح و برادری نیست. ما تا زمان مرگ از پرونده جمیله دست بر نمیداریم».