پژاک مال و جان مردم را میسوزاند. این جمله، خلاصه گزارشی بود که دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در بهمن 1399 منتشر کرد. گزارشی مستند و مصور از یک جنایت اقتصادی؛ از تخریب و آتش زدن اموال یک فعال اقتصادی و پیمانکار.تروریستهای پژاک؛ در سکوت و غیبت عجیب دولت ایران که بسیار نگران کننده است؛ به کارگاه اقتصادی آقای دانایی حمله کردند و اموال و ماشین آلات وی را آتش زدند. مشخص نیست استانداری کردستان، دولت ایران و نهادهای نظامی و امنیتی دولت ایران چرا آنجا که باید باشند؛ نیستند؟ یک گروه تروریستی،رسماً تمامیت ارضی، امنیت اقتصادی و امنیت سرمایه مردم را هدف گرفته؛ اما خبری از دولت ایران نیست.
ماجرا از این قرار بود که در پی گزارشاتی که به دیدبان حقوق بشر کردستان ایران مبنی بر اذیت و آزار و اخاذی از مردم در مناطق کردستان ایران توسط گروههای تروریستی و مخصوصا پژاک رسیده بود، دیدبان بارها مستندات مختلفی را منتشر کرده و هشدار داده بود که این گروه با ایجاد رعب و وحشت در میان مردم سعی دارد به اهداف خود یعنی باج و اخاذی برسد. این در حالی است که مردم کردستان ایران سالها است که با مشکلات گروههای تروریستی روبرو هستند و از لحاظ مالی و جانی امنیت آنها در تهدید قرار دارد. جدیدترین نمونه این اخاذی، فوقالعاده هولناک بود. حجم عظیم تخریب توسط پژاک، انسان را به این یقین میرساند که این گروه صرفا برای نابودی کردها فعالیت میکند و هیچ هدف دیگری هم ندارد.
آقای دانایی و دو برادرش که مهندس هستند، به عنوان پیمانکار با اداره کشاورزی قرارداد بسته بودند که نزدیک به چهار هزار هکتار از اراضی منطقه زیر کشت برود و زمینه مکانیزه شدن کشاورزی را فراهم کنند. مردم منطقه راضی بودند و به آنها کمک میکردند. این ماشینآلات و کار روی انها سبب شده بود که بیشتر از بیست خانواده از این راه امرار معاش کنند. از طرفی اگر این برنامه و پروژه تمام میشد، بزرگترین کمک به مردم این منطقه برای ایجاد شغل بود؛ اما این گروه نمیخواهد مردم در رفاه و راحتی باشند و شغل داشته باشند. آنها از اینکه مردم در رفاه باشند ناراحت هستند و به مردم ظلم میکنند. پژاک دوست دارد مردم فقیر باشد تا در سایه فقر، مردم را فریب دهد و کودکان را برباید.
گزارش اختصاصی: حجم عظیم تخریب اموال خصوصی توسط پژاک در غیبت عجیب دولت ایران
گزارش دیدبان بازتابهای زیادی داشت. اما در عمل، اتفاقی برای تامین امنیت و بازگشت سرمایه آقای دانایی رخ نداد. کارفرمای پروژه یعنی اداره کشاورزی، از وی حمایت نکرده است. محل نگهداری ماشینآلات پروژه، با گازوییل و نارنجک ، ازبین رفته است و همه ماشینآلات نابود شدند. این جنایت باعث شده دیگر وسیلهای برای کار آقای دانایی موجود نباشد. ماشینآلات وی به کلی سوخته و غیر قابل استفاده است. همه بیست خانواده که از این راه امرار معاش میکردند، بیکار شدهاند. همچنان خبری از دولت ایران نیست. فقط فرمانداری و نیروی انتظامی این حادثه را تروریستی اعلام کرد؛ اما در اصل ماجرا یعنی پرداخت خسارت، همکاری نشد. زیرا گفتند مسایل امنیتی شامل بیمه نمیشود!
آقای دانایی مجددا به خبرنگار دیدبان حقوق بشر کردستان ایران پیامی ارسال کرده است: «با سلام! برادر عزیز زندگی بنده و ۲ برادر دیگرم در یک شب خاکستر شد. گناه من چه بود که تعدادی افراد بی مسولیت زندگی ما رو نابود کنن؟ در حالی که به خداوندی خدا من تا به حال این افراد رو از نزدیک هم ندیدم . ولی چرا در این حکومت که باید از بنده پشتیبانی کنن هیچکس جوابگوی ما نیست؟ ما به کجا باید پناه ببریم؟ آیا باید واقعآ باید در رسانههای خارجی که دنبال فرصت هستن پخش بشه تا کسی به ما جواب بدهد؟ جواب پرونده ما از وزارت کشور اومده که طبق بخشنامه ما تا ۱۰۰ میلیون میتونیم کمک کنیم!!!!! پس ارگانهای امنیتی کجا هستن؟ سپاه پاسداران کجاست؟ این ارگانها چرا دست ما رو نمیگیرن که چشم دشمنان رو کور کنن؟ خسارت ۷ میلیاردی رو با ۱۰۰ میلیون من چکار کنم؟ لااقل شما پیگیر این بدبختی ما باشید».
گفتنی است دیدبان حقوق بشر آماده دریافت پاسخ نهادهای سیاسی و امنیتی دولت ایران برای پیگیری این موضوع است. باید مشخص چرا دولت ایران برای خسارت چند میلیاردی، نه امنیت را تامین می کند و نه خود را ملزم به پرداخت خسارت میداند. دیدبان به طور جدی موضوع را از طریق استانداری کردستان، پیگیری خواهد کرد.