به گفته دوستانش، حرم پیروت (Harem Pirot) یک شناگر عالی بود. در تابستان ۲۰۱۹ او و همسایهاش انس محمد از خانه خود در شهر رانیه کردستان عراق به سمت دریاچه دوکان (Dukan- یک مکان پرطرفدار برای پیک نیک و قایقسواری) حرکت کردند.
انس معتقد است: «او خیلی خوب میتوانست در آبهای عمیق شنا کند. خانوادههای ما همدیگر را میشناختند. او تنها ۲۵ سال داشت.»
اما مهارت پیروت در شنا آنقدر کافی نبود تا او را در هفته گذشته از مرگ یخی و دردناک در کانال نابخشودنی نجات دهد. او یکی از ۲۷ نفر -اکثراً کردهای عراق -بود که چهارشنبه گذشته در شلوغترین مسیر کشتیرانی جهان پس از حرکت از سواحل شمال فرانسه با یک قایق سست جان خود را از دست دادند.
حرم پیروت
بستگان وی در رانیه معتقدند حداقل ۱۰ نفر از خویشاوندانشان در این قایق نگونبخت بودند. مقامات عراق یا فرانسه به طور رسمی به آنها اطلاع ندادهاند. اما بررسیهایی که توسط خودشان، با کارکنان سردخانه، کردهای حاضر در اردوگاههای دانکرک و در برخی موارد با قاچاقچیانی که این سفرها را سازماندهی کردند، انجام دادهاند، آنها را مطمئن کرده است که اعضای خانوادهشان مردهاند.
اینکه دقیقاً چه اتفاقی برای گروه در قایق افتاد نامشخص است. اما بستگانی که در آخرین دقایق زندگی با عزیزان خود با تلفن همراه در ارتباط بودند، تصویر وحشتناکی را ترسیم میکنند. کشتی شروع به زیر آب رفتن کرد… آنهایی که در کشتی بودند ناامیدانه شروع به التماس میکردند.
شخصی در قایق سعی کرد به مقامات فرانسوی و سپس گارد ساحلی بریتانیا هشدار دهد. بستگان گفتند تا این لحظه قایق در آبهای بریتانیا بود. آنها به کمک فوری و نجات نیاز داشتند. اما کمک به موقع نیامد. در عوض، پیروت و دیگر پناهندگان در آب خاکستری، یخ زده پیدا شدند.
مسافران از جمله دوست پیروت، توانا مامند محمد، نیز اهل رانیه بودند. یک خانواده اهل شهر دربندیخان کردستان عراق در قایق بودند: خزعل حسین، ۴۵ ساله، و فرزندانش هادیه، ۲۲ ساله، پسرش مبین، ۱۶ ساله و دختر کوچکتر هستی، هفت ساله. با شروع خستگی، آنهایی که در آب بودند، یکی یکی جان خود را از دست دادند و جریان آب آنها را به سمت فرانسه به عقب راند.
خزعل حسین، ۴۵ ساله، و فرزندانش هادیه، ۲۲ ساله، پسرش مبین، ۱۶ ساله و دختر کوچکتر هستی، هفت ساله
توانا مامند محمد
در رانیه خانوادههای مضطرب سعی کردند بخوابند. برخی از آنها با پیامهایی که از قایق در مسیر انگلستان میرسید، اطمینان پیدا کردند. سه شنبه شب آرام و بی حرکت بود. وقت آن بود که افراد آماده آخرین مرحله یک سفر پرمخاطره از وطن باشند و به فرانسه برسند…
در ابتدا، نشانهها امیدوار کننده بود. سفر به اندازهای خوب پیش رفته بود که مسافران را در آبهای انگلیس قرار دهد، بنابراین خانوادهها با این خیال آسوده به خانه برگشتند که مقامات بریتانیا مطمئناً همه چیز را از آنجا تحویل خواهند گرفت. اما سحر به سکوت انجامید. تلفنهایی که مردم رانیه را سرپا نگه میداشتند، دیگر روشن نبودند. و قاچاقچیان در فرانسه هم نبودند.
در نهایت ماهیگیران، اجساد را در ساعت ۱۴ روز چهارشنبه مشاهده کردند. دو بازمانده مرد – یک عراقی و یک سومالیایی – از آب بیرون کشیده و به بیمارستان کاله منتقل شدند. تعداد کشته شدگان ۲۷ نفر بود – بزرگترین تعداد کشته شدگان از زمانی که پناهجویان سفر خطرناک خود به بریتانیا را آغاز کردند. بستگان منتظر خبر بودند و وقتی مشخص شد که امید کمی وجود دارد روز شنبه، روز غم و اندوه شد.
رزگار، شوهر خزعل، گفت: «همسر و فرزندانم از زندگیمان در اینجا ناراضی بودند.و میخواستند همه ما به بریتانیا برویم. من به آنها گفتم به خاطر شغلم به عنوان پلیس نمیتوانم بیایم، آن را از دست خواهم داد. آنها اصرار به رفتن کردند. بنابراین موافقت کردم که اگر موفق شدند به آنها بپیوندم، و اگر نشد، میتوانند برگردند. من هرگز نمیدانستم که این کار خطرناک است…»
رزگار گفت آخرین تماسش با خانوادهاش حدود ساعت ۱۰ شب سه شنبه بوده است. «آنها گفتند میخواهند سوار قایق شوند. بعد از آن دیگر خبری از آنها نداشتم.» رزگار گفت که هنوز واقعاً نمیداند چه اتفاقی افتاده است. وی گفت: «خواهش میکنم اگر خبری از آنها دارید به من بگویید.»
برادر یکی از قربانیان گفت که مسافران ۲۰ دقیقه قبل از گم شدن با مقامات بریتانیا در ارتباط بودند. زانا که برادرش توانا در قایق بود، گفت: امواج آنها را به آبهای فرانسه بازگرداند. و در تمام این مدت هیچ کس برای کمک به آنها نیامد. اگر انگلیسیها یا فرانسویها جنازهاش را به خانه بیاورند، سپاسگزار خواهم بود. من از مقامات کُرد چیزی نمیخواهم. آنها دلیل رفتن او بودند.»
پیروت در تلاش بود به انگلستان برسد تا با برادرش انور، فارغ التحصیل شفیلد، که اکنون در کمبریج زندگی میکند، ملاقات کند. دیدار مجدد اتفاق نیفتاد…
پیروت دو ماه پیش رانیه را ترک کرد و از طریق ترکیه و ایتالیا به شمال فرانسه رسید. مانند بسیاری از کسانی که در جنگلهای غرب دانکرک زندگی میکنند، او دلایل خانوادگی قانعکنندهای برای آمدن به بریتانیا داشت – اما هیچ مسیر قانونی نداشت. چند نفر از کسانی که زیر باران و گل چادر زده بودند در بریتانیا کار کرده بودند یا اقوام نزدیکی در آنجا داشتند.
بسیاری دیگر از کسانی که در این قایق نگونبخت بودند نیز از منطقه رانیه در دامنه کوههای قندیل در شمال شرق کردستان عراق به راه افتاده بودند. پسران و دختران این منطقه مدتهاست قصد دارند به اروپا مهاجرت کنند. سفر همیشه سخت بود، اما این سفر متفاوت بود. یک پرواز سریع به بلاروس، بدون غربالگری قبل از صدور ویزاهای معمولاً سخت، بسیار خوب به نظر میرسید.
با وجود فاجعه چهارشنبه، صدها نفر هنوز در کمپ هستند و منتظر شرایط آب و هوایی مناسب هستند. یکی از پناهجویان، مالا راخمن، ۲۴ ساله، زمانی که یک نفر عکسی از خزعل، مادری که روز چهارشنبه با خانوادهاش غرق شد، را به او نشان داد شروع به گریه کرد و گفت:« من او را میشناختم، یک خانم دوستداشتنی بود…»