دیدبان حقوق بشر کردستان ایران روز 22 بهمن 1398 در گزارشی (اینجا را بخوانید) با استناد به برنامههای تلویزیون آرین وابسته به پ.ک.ک نوشت که بنا به گزارش این شبکه تلویزیونی و تایید «مرکز اطلاعرسانی نیروهای مدافع خلق موسوم به HPG (شاخه نظامی پ.ک.ک)» یک جوان اهل سلماس و عضو پ.ک.ک به نام احمد مرادپور کشته شده است.
با توجه به اهمیت موضوع و ایرانی بودن فرد کشته شده و ابهامات جدی در مورد دلایل مرگ وی و اصل خبر (با توجه به سابقه پ.ک.ک در اطلاعرسانی در خصوص دلایل مرگ نیروهای خود) دیدبان حقوق بشر کردستان از طریق منابع محلی و همچنین برخی منابع نزدیک به پ.ک.ک، ماجرا را برای روشن شدن ابعاد آن پیگیری کرد تا صحت و سقم خبر و اصل خبر کشته شدن این جوان، روشن شود. منابع محلی معتمد به خبرنگار دیدبان گفتند که روز یکشنبه هفته جاری، افراد بومی و روستاییهایِ ساکن منطقه بورالان (واقع در شهرستان ماکو) و در نقطه صفر مرزی بین ایران و ترکیه و حوالی میلههای مرز دو کشور، 4 جنازه را مشاهده میکنند که دچار سوختگی شدید شده بودند. منابع محلی به ما اطلاع دادند که البسه نظامی این جنازهها، لباس سازمانی پ.ک.ک بوده است.
افراد بومی و روستاییهایِ ساکن منطقه به دیدبان اطلاع دادند که با حضور نیروهای نظامی و مرزبانی ترکیه در منطقه، آنها ضمن انتقال جنازهها به داخل ترکیه، تفتیش البسه نظامی افراد کشته شده را آغاز کردند و متوجه قرار داشتن کارت شناسایی در جیب یکی از افراد میشوند. روی کارت، هویت یکی از افراد کشته شده «بیکهس ارومیه» درج شده بود. کارشناسان دیدبان پس از بررسیهای میدانی و رصد منابع اطلاعرسانی وابسته به پ.ک.ک، متوجه شباهت این کد سازمانی به کد سازمانی احمدمرادپور شده و به کشته شدن احتمالی وی، مظنون میشوند. این ظن، از آن جا تقویت شد که رسانههای پ.ک.ک، کشته شدن فردی با کد سازمانی «بیکهس ارومیه» را تایید کرده بودند.
از هیمن نقطه بود که بررسیهای جدی دیدبان آغاز شد. خانواده احمدمرادپور و منابع محلی نزدیک به پ.ک.ک در عراق، به خبرنگار دیدبان گفتند که جنازه احمد مرادپور دفن شده است. اما از سوی دیگر کد سازمانی و کارت شناسایی وی، در جیب لباس جنازه سوختهای در نزدیک مرز ایران و ترکیه یافت شده بود و همین امر، پذیرش ادعای پ.ک.ک را دشوار میکرد.
به همین خاطر کارشناسان دیدبان اعتقاد داشتند که احتمالا فرد دفن شده، احمدمرادپور نبوده و جنازه سوخته در مرز ایران، جسد حقیقی این جوان اهل سلماس است. البته این امر نیز یک فرضیه است و با توجه به سابقه پ.ک.ک در مورد کشته شدن نیروهای خود، تایید آن به سادگی میسر نیست. اما ظن قوی، این است که جنازه سوخته متعلق به احمدمرادپور است.
اما چرا پ.ک.ک در این قضیه همانند سایر موارد مشابه، اطلاعات مخدوش و مشکوکی ارائه میدهد؟ اگر جنازه دفن شده، متعلق به احمدمرادپور است، چرا کارت شناسایی وی در جیب فرد دیگری در مرز ایران پیدا شده است؟ اگر پ.ک.ک به کشتههای خود افتحار میکند چرا دلیل واقعی مرگ و محل دفن عضو خود را اعلام نمیکند؟ این امر به رویکرد کلی پ.ک.ک، مرتبط است. پ.ک.ک اگر یکی از اعضایش از کوه به دره سقوط کند، آن را «شهید» میخواند و به دروغ مدعی کشته شدن آن عضو در میدان جنگ میشود. همچنین با توجه به ساختار اقتدارگرایانه خود، پ.ک.ک اعضای فراری را به قتل میرساند و مدعی کشته شدن آنها در میدان جنگ با داعش و ارتش ترکیه میشود. پ.ک.ک، هیچگاه نقش عامل طبیعی یا تسویه حساب درون سازمانی در کشته شدن اعضای خود را به رسمیت نشناخته است؛ دلیل این امر بهرهبرداریهای تبلیغاتی از خانواده فرد کشته شده و مظلومنمایی پ.ک.ک است.
دیدبان معتقد است دولت اقلیم کردستان و ترکیه و همچنین نهادهای حقوق بشری باید به این رویکرد پ.ک.ک رسیدگی و سرنوشت حقیقی این تبعه ایران را مشخص کنند تا علت واقعی مرگ وی معلوم شود.