دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، به عنوان نهادی حقوق بشری که احقاق حقوق کُردها به ویژه کردهای ایرانی را در دستور کار خود قرار داده است و بارها گزارشات مستندی از نقض حقوق کردها و توسعهنیافتگی تاریخی در مناطق کردنشین ایران منتشر کرده است، یکی از اولین نهادها و رسانههایی بود که به ماجرای خودسوزی یک شهروند ایرانی در اربیل در مقابل دفتر سازمان ملل متحد پرداخت و خواستار مشخص شدن سرنوشت و دلیل خودسوزی فرد مذکور بود. دیدبان با استناد به گزارش رسانههای محلی در اربیل، نوشت که فرد مذکور بهزاد محمودی (عضو «سازمان خبات کُردستان ایران») نام داشته و متاسفانه حال وی وخیم گزارش شده است.
بعد از پیگیری دیدبان حقوق بشر کردستان ایران و مشخص شدن ابعاد بیشتر ماجرا و همچنین مصاحبه سخنگوی آژانس پناهندگان سازمان ملل در اربیل و البته گزارشهای بعدی رسانههای محلی در ایران به خصوص در بوکان، مشخص شد بهزاد محمودی متهم به قتل «قانع عبدالهی» است و خانواده مقتول پس از انتشار تصاویر این خودسوزی و شناسایی چهره این فرد، متوجه شدند که بهزاد محمودی، همان فردی است که در 22 دی 1397 در میدان قدس، قانع عبداللهی را به قتل رسانده و متواری شده است. با توجه به اتفاقات رخ داده، به نظر میرسد محمودی که سابقه عضویت در گروه خبات را دارد با مظلومنمایی در مقابل رسانههای اقلیم کردستان قصد فرار به کشورهای اروپایی را داشته است تا از گزند پیگیری قضایی خانواده مقتول در امان باشد. سخنگوی آژانس پناهندگان سازمان ملل نیز تاکید کرده بود که این نهاد از افراد مظنون به جرایم کیفری و قضایی، حمایت حقوقی نخواهد کرد. فیرس الخطیب گفته بود: «کمیساریای عالی پناهندگان پناهندگان مایل است مانع بازگشت پناهنده به اجبار به کشور خود شود و در صورت مواجه شدن با مشکلات حقوقی، وکلای کمیساریا، از حقوق پناهجویان دفاع میکنند؛ اما آژانس پناهندگان از حقوق افراد دارای سابقه کیفری و جنایی دفاع نخواهد کرد».
با توجه به تحولات اخیر و لزوم روشن شدن ابعاد ماجرا و همچنین حفظ جان بهزاد محمودی به عنوان شهروند ایران، دیدبان حقوق بشر کردستان ایران بیانیهای به شرح زیر صادر کرده است:
- دستگاه قضایی و وزارت خارجه ایران باید در مورد ابعاد ادعای خانواده مقتول توضیحات و پیگیریهای لازم را انجام دهند و در صورت صحت ادعا، زمینه استرداد بهزاد محمودی به ایران و انجام عدالت در مورد وی را فراهم کنند. تا آن زمان، دولت ایران وظیفه دارد از حفظ جان و بهبودی وی اطمینان حاصل کرده و دسترسی کنسولی به وی را از مقامات اقلیم طلب کند. بهزاد محمودی فارغ از عضویت در یک گروه مسلحِ غیرقانونی (هرچند با اعضای بسیار اندک) و ارتکاب احتمالی قتل، یک شهروند ایران است و دولت ایران در قبال حفظ جان و روند درمانی وی وظایف مشخصی دارد.
- نکته مهم و البته بسیار تلخ این ماجرا، عدم واکنش خبرنگاران و تصویربرداران به خودسوزی است. این ماجرای بُهتآور به حدی در اقلیم واکنشها را برانگیخته که بعد از انتشار گسترده ویدئوی خودسوزی این تبعه ایران، وزارت فرهنگ اقلیم کردستان اعلام کرد، با شبکههای خبری که این فیلم را منتشر کردهاند و کارمندان آنها نیز با اینکه در صحنه حضور داشتند اما مانع از این اقدام نشدند، برخورد خواهد شد. در واقع، اگر کسی در ابتدای امر باید مانع از خودسوزی و یا ادامه آن میشده، خبرنگاران بودند که متاسفانه هیچ اقدامی نکردند.
- در ارتباط با بند پیشین، مساله مشکوک ارتباط بهزاد محمودی با خبات به عنوان گروهی مسلح و با اعضای بسیار محدود است. سابقه گروههای مسلح و شبهنظامی کُردی نشان میدهد آنها برای مظلومنمایی و فرار از مجازات و البته در راستای شستوشوی مغزی و پیگیری مطالبات غیرقانونی خود، بارها اعضا را مجبور به خودسوزی کردهاند. در این زمینه کارنامه پ.ک.ک به عنوان یک گروه مسلح و شبهنظامی کُردی روشن است و خبات نیز احتمالا از این رویکرد تاثیر پذیرفته است. نکته مهم در این زمینه، ارتباط خبات با سازمان مجاهدین خلق است. خبات گروهی است کوچک و چندنفره که نزدیک به سازمان مجاهدین خلق است؛ بهطوری که این گروه چندنفره را شاخه کردی سازمان مجاهدین میدانند. سازمان مجاهدین نیز رویکردی دارد که در مواقع حساس اعضا را به سمت خودسوزی هدایت میکند. خودسوزی اعضای سازمان در اروپا برای آزادی سران این گروه بارها رخ داده است. رویکرد غیرانسانی مجاهدین در برخورد با اعضا و ترور روحی و شستوشوی مغزی اعضا، مورد تایید صدها فرد جداشده و دهها نهاد حقوق بشری است. مساله بسیار مهم و البته مشکوک دیگر حضور هماهنگ خبرنگاران در زمان خودسوزی و نوعی آرامش و عدم دخالت خبرنگاران در هنگام خودسوزی است. به طوری که گویا آنها از قبل آمادگی این اتفاق را داشتند و مامور بودند که در این فاجعه دخالت نکنند.
- مساله بعدی که اثبات کننده رویکرد غیرانسانی گروههای مسلح کُرد در قبال اعضا است، سکوت سازمان خبات کردستان ایران میباشد. این سازمان، در سایت خود کوچکترین اشارهای به این خودسوزی و دلایل آن، جان بهزاد محمودی و اقدامات سازمان برای درمان وی نکرده است. این بیمسئولیتی، وجه مشترک تمامی گروههای مسلح و شبهنظامی کُرد است که جان اعضایشان برای تا زمان خاصی اهمیت دارد و بعد از استفاده، دیگر اعضا و حیثیت و سرنوشت آنها برای سازمان مهم نیست. بسیاری از این گروههای مسلح، اعضا را از بازگشت به ایران منع میکنند و با بهانههای واهی، مدعی میشوند در صورت بازگشت، فرد به زندان و اعدام محکوم خواهد شد. شاید اگر بهزاد محمودی به ایران باز میگشت با توجه به فرهنگ رضایت در مناطق کردنشین ایران، خانواده مقتول رضایت میدادند.
- در پایان بار دیگر، بر پیگیری سریع دولت ایران، وزارت خارجه و دستگاه قضایی تاکید کرده و مسئولیت دولت اقلیم کردستان عراق را یادآوری میکنیم. دولت اقلیم باید ضمن برخورد با خبرنگاران منفعل حاضر در صحنه، به طور جدی بر شرایط ویژه درمان بهزاد محمودی نظارت کرده و سلامت و جان وی را تضمین نماید. همچنین مطالبه جدی دولت ایران و نهادهای حقوق بشری و آسیبدیدگان فعالیت گروههای مسلح و شبهنظامی، باید برخورد جدی دولت اقلیم با حضور افراد مسلح وابسته به این گروهها باشد. دولت اقلیم باید به مسئولیت بینالمللی خود واقف بوده و عمل نماید و مانع از حضور افراد وابسته به گروههای مسلح و یا تروریستی باشد. به راستی چرا خاک اقلیم کردستان، محل حضور و عملیات شبهنظامیان مسلح حزب دموکرات کردستان ایران، پژاک و پ.ک.ک و سایر افراد متهم به قتل و کلاهبرداری است؟
بهروزرسانی: چند ساعت پس از درج این بیانیه و در بامداد دوشنبه سوم خرداد 1400، متاسفانه آقای بهزاد محمودی بر اثر جراحات ناشی از خودسوزی، جان باخت.