به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، به دنبال جوسازی، شانتاژ و دروغپردازیهای گوبلزی رسانههای وابسته به ستیزهجویان پژاک مستقر در کوهها و غارهای شمال عراق، شورای اجرایی دیدبان حقوق بشر کردستان ایران پاسخ روشن و مستدلی منتشر کرد و بهدور از جنجال آفرینیهای رسانهای، اقدامات حقوقی و کیفری را بصورت قانونی در دستور کار خود قرار داده و نتایج کسب شده تاکنون بسیار قابل توجه و امیدبخش است.
بیشتر بخوانید: پاسخ دیدبان حقوق بشر کردستان ایران به اتهامات
بارها تاکید شده که دیدبان حقوق بشر کردستان ایران یک موسسه حقوقی است که بهصورت رسمی و قانونی در داخل جغرافیای ایران فعالیت میکند و بر خلاف بسیاری از مدعیان، هیچ هدفی غیر از حمایت و همراهی برای استیفای حقوقی شهروندان کُرد ایرانی ندارد. طبعاً وکالت و خدمات حقوقی که توسط دوستان و همراهان دیدبان در چارچوب شغلی آنها انجام میشود، در بسیاری از موارد ارتباطی به هدف تعریف شده در دیدبان ندارد، اما فعالان حقوقی و افراد دغدغهمند در حوزه حقوق بشر، حاضر شدهاند بهصورت کاملا خیرخواهانه و بشردوستانه به افراد نیازمند به حمایت کمک کنند.
در این میان بسیاری از فعالیتهای دوستان به درخواست موکلین منتشر نمیشود.اما در این شرایط مدتی است شبهنظامیان پژاک که به گفته تعداد زیادی از کارشناسان سیاسی و جامعهشناس، اساساً مشخص نیست چه میگویند، اتهامات مضحکی به دیدبان حقوق بشر کردستان ایران وارد کردهاند. رسانههای پ.ک.ک و پژاک، واجد حجم زیادی از تناقص در سخنان و اعمال هستند که لقب پروپاگاندا، موجسواری و بلندگوی دروغ، برازنده آنان است. هدف آنها نیز فقط فرار از پاسخگویی در مورد سرنوشت کودکان و نوجوانان کُرد ایرانی است.
آنها در تلاش هستند تا با ایجاد فضای دو قطبی و انحراف از موضوع اصلی و فرار از مسئولیتپذیری در قبال اعمال خود، به شیوههای نخنما نظیر انتساب به نهادهای امنیتی و حکومتی، فعالیت تخصصی حقوقی در دیدبان را به حاشیه ببرند.
ممکن است برخی تصور کنند بخشهایی از فعالیتهای دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در راستای اهداف نظام سیاسی و حاکمیت است! اگر اینگونه است، باید گفت که ما دقیقا در حال مطالبه موضوعات مغفول مانده از سوی حاکمیت حرکت هستیم. حل اساسی و ریشهای مشکل کولبری، توجه به ثبات اقتصادی، پیگیری سرنوشت کودکسربازان و موارد مشابه، بارها در گزارشهای دیدبان با لحن مطالبه از دولت ایران، مطرح شده است.
اتفاقا دیدبان حقوق بشر کردستان ایران بر خلاف برخی مدعیان نام حقوق بشر که سابقه آنها گویا است، حاکمیت و نظام سیاسی را مخاطب قرار داده است، ما از حاکمیت میخواهیم و مطالبه میکنیم که چرا وقتی یک دختر بچه ۱۳ ساله در یک روستای مرزی در سردشت را شبهنظامیان پژاک شبانه از درون خانه به زور میربایند و پدر و مادرش جز اشک و آه و ناله پناهگاهی ندارند، سکوت کرده است؟ چرا برای یافتن این کودکِ کُرد، هیچ بخشی از نظام سیاسی کاری نکرده است؟ اگر یک دختر ۱۳ ساله در تهران مورد چنین ظلمی قرار بگیرد آیا رفتار مشابهای از سوی رسانهها، نخبگان سیاسی و مجموعه حاکمیت، انجام خواهد شد؟! پاسخ بر اساس مصادیق متعدد قطعا منفی است! دیدبان این موارد را پیگیری میکند و از سوی پژاک و افراد مغرض، امنیتی و حاکمیتی لقب میگیرد!
ظاهرا در میان شبهنظامیان پژاک و مدیران ارشد آن، قوه عاقلهای نیست که فکری به حال این تناقضات بکند و رسانههای پ.ک.ک نیز صرفا در حال انتشار مشتی دروغ هستند! نظام سیاسی ایران در مقاطع مختلف تاریخی، اپوزسیونهایی داشته است و مطالعه تاریخ تحولات سیاسی، این موضوع را با قرائتهای مختلف بیان نموده است، ولی شاید منحصر بهفردترین گروه در نقض حقوق انسانها و تلاش غیر اخلاقی برای رسیدن به هدف از هر طریقی را بتوان در میان شبهنظامیان جداییطلب پژاک یافت.
سخن آخر اینکه دیدبان حقوق بشر کردستان ایران و دوستان همراه بیش از گذشته مصمم به تداوم حمایتها و همراهی با آسیبدیدگان از ناحیه نقض حقوق بشر در میان کُردهای ایران هستند و با این جوسازیها کنار نخواهند کشید.
از مدعیان حقوق بشر نیز میخواهیم اگر واقعا دغدغه حمایت از شهروندان کُرد را دارند، وارد میدان شوند و به جای اینکه تریبون حزب و گروه خاصی شوند، با صداقت و شفافیت در این عرصه بزرگ فعالیت کنند. مصداق نقض حقوق بشر در مناطق کردنشین ایران زیاد است! از قضا برخی از این به اصطلاح فعالان حقوق بشری، در زندان به لطف حمایتهای حاکمیتی درس حقوق هم خواندهاند و متنعم شدهاند. لذا از مصادیق، بسیار اطلاع دارند.
لذا پیشنهاد ما این است: «این گوی و این میدان»!